"چهار ماه بعد"
+اما من توت فرنگی موخوام
تهیونگ با چهره ای که خستگی توش موج می زد جلوی نخود فرنگی تپلش زانو زد و دست های کوچیکش رو که به خاطر حاملگیش تپل تر شده بودن توی دست هاش گرفت و با حالت زاری گفت
-اما بیبی تپلو من الان ساعت سه شبه , از کجا برات توت فرنگی بیارم ؟ ها؟
جونگ کوک وقتی دید تهیونگ به حرفش عمل نمی کنه لب پایینی صورتیش رو جلو فرستاد و به اشک هاش اجازه ریزش داد
+یعنی دیگه دوستم نداری ؟ ازم خسته شدی من میدونم ...
تهیونگ خواست چیزی بگه که جونگ کوک اجازه نداد و خودش ادامه داد
+اصلا من که توت فرنگی دوس ندارم همش تقصیر این کوچولوعه ...اون مثل تو توت فرنگی می خواد و از بس خوراکی می خوره من به جاش چاق شدم و اون هنوز کوچولو مونده بعد ته ته اونو دوست داره بعد منو دوست نداره .....حالا بازم من تقصیر کارم
تهیونگ در اوج بی خوابی لبخندی به خاطر این حجم از کیوت بودن پسرش زد
دست هاش رو دور شکم بر امده جونگ کوک حلقه کرد و سرش رو روی شکمش گذاشت
-کوچولو میبینی مامان کوچولوت همه تقصیرا رو انداخت گردن تو ...حالا تو تقصیر کار شدی
تهیونگ طوری که جونگ کوک به وضوح بشنوه گفت و باعث شد جونگ کوک دست از گریه کردن برداره و با چشم های درشت و خیس و با بینی نخودی صورتیش به سر تهیونگ که روی شکمش هست زل بزنه
+میبینی گفتم....تو الان دیگه منو دوست نداری
تهیونگ با تعجب سرش رو بلند کرد و با خودش گفت مگه چی گفت که این برداشت رو کرد؟
+اصلا من با هر دو تون قهرم .... این کوچولو رو هم میگم هیولای شکمم بخوره تا بعد من دوباره خوشگل شم
جونگ کوک گفت و سریع روش رو برگردوند , تهیونگ نشسته روی زمین رو تنها گذاشت و سمت تخت مشترکش با تهیونگ رفت
از ماه سوم حاملگیش به بعد به طرز عجیبی لوس و حساس شده بود و این برای تهیونگ زیادی بود چون اون به جای خسته شدن از رفتار لوس جونگ کوک قند توی دلش آب می شد و احساس می کرد الانه که تمام حرف های دکتر رو زیر پا بزاره و برای بار دوم اون رو مال خودش کنه
هنوز پونزده دقیقه از اون بحث شیرینشون سر توت فرنگی نگذشته بود که جونگ کوک باری دیگه دستش رو روی صورت تهیونگ گذاشت
+ته ته
تهیونگ چشم هاش رو باز کرد و به چشم های جفت کوچولوی نگرانش خیره شد
-چی شده کوچولوی من
جونگ کوک دستش رو از روی صورت تهیونگ برداشت و روی شکم بر امدش گذاشت
CZYTASZ
¦ ME ESTRELLA ¦☆
Fanfiction√ کامل شده ¦ نام = ستاره من ¦☆ ¦ کاپل اصلی = ویکوک ¦☆ ¦ کاپل فرعی = یونمین , نامجین ¦☆ ¦ ژانر = اسمات , رمنس , فلاف , امگاورس , امپرگ , محارم و.... ¦☆ ¦ نوع = فیک ¦☆ ¦ نویسنده = فلوریم ¦☆ ☆☆☆ ¦ خلاصه ¦☆ ¦ تهیونگ دستاشو روی دستای کوک گذاشت و به ارومی...