part 16 🌃

2.2K 291 54
                                    

دست توی جیبش فرو کرد و سوئیچش رو دراورد
_ من می رسونمت

دیگه داشت زیاده روی میکرد
حرف توی دهنمو به زبون اوردم
_ خوبیت نداره داماد با همسر سابقش غیب بشه !

بازوم رو گرفت و منو از کلیسا خارج کرد
_ یک ؛ اینکه کسی حق نداره بهم بگه چی خوبه یا بده ! ؛
دو اینکه هماهنگ کردم .....‌‌برو بشین تو ماشین .

دزدگیرش رو باز کرد و یک جورایی منو وادار کرد تا بنشونتم توی ماشین .
_ نگفتی واسه چی داری میری

شیرینی هنوز توی دستم بود و رو بهش کردم
_ دارم واسه پاهام میرم

بهم اشاره کرد
_ شیرینیت رو بخور ....رنگو روت پریده ...پاهات چشه ؟

گازی زدم و شونه بالا انداختم
_ نمیدونم ! دارم میرم ببینم چمه ؟!

به عادت بی دلیل همیشگیش ارنجش رو به پنجره باز ماشین تکیه داد و ناخونک گوشه انگشتش رو به دندون گرفت .

_ باهات میام

مشتم رو محکم کردم

_ نه!  .... نمیشه ...نیازی به حضورت ندارم

نگاه پر حرصی بهم انداخت
درست میدونستم دیگه چی عصبیش میکنه اما الان دلیلی نداشت .
من نمیخواستم همراهم باشه .

نمیخواستم دیگه اسمش کنارم بیاد مخصوصا حالا که دیگه اون ازدواج کرده بود و من رسما فقط حکم والِد و پدر رو برای دخترش داشتم .

_ اینجا سوالی ازت پرسیده نشد که اره یا نه بیاری واسم !.... پیاده شو

از پنجره به تابلوی ساختمون مطب پزشک نگاه کردم و با نشنیده گرفتن حرفش پیاده شدم . 
کاش میتونستم یه جوری منصرفش کنم
جلوش قرار گرفتم.

_ اومدنت هیچ دردی از من دوا نمیکنه  ! شاید نمیخوام کسی راجبم چیزی بفهمه که میخوای بیای اونجا و بِرو بر بالا سرم وایستی .
شروع به جلو جلو راه رفتن کردم
گوشه کتم رو گرفت و از پشت کشید

_ درست کن رفتارتو جونگکوک !.....ادم شو......بفهم !
حالیت بشه که منو تو هنوز یه روابطی باهم داریم ؛
میخوام بیام اون بالا ببینم چته ،
به دکتره بگم این امگا اعصاب واسه من نذاشته ،
یک ساله خون منو توشیشه کرده

سرجام میخ شدم
صداش بلند شده بود و توی راه پله مطب عجیب سکوت بود و نمیخواستم حماسه به راه بندازه .
_ اینجا دفتر مشاور خانواده نیست !

جواب دادن من به مزاجش خوش نیومد که دوباره دستمو کشید و منو سوار اسانسور کرد
چقدر اون فضا تنگ بود
چقدر نفسم داشت کند میشد
_ برو عقب ؛ رایحت زیادی تلخه !

قصدش همین بود
بی اهمیت جلو اومد
_ خوشت نمیاد؟ تو که دوستش داشتی

با رسیدن به طبقه مقصد بالاخره نگاهش رو برداشت و خودش جلو رفتو منم پشت سرش حرکت کردم .

TENSION ( تَنِش )🍷Where stories live. Discover now