part 6 🌃

2.7K 281 52
                                    

از حرفش منزجر شدم
با اینکه کمر و زیر شکمم تیر میکشید بلند شدم و خواستم پایین برم که دستمو گرفت .

_ کجا ؟

رایحم تند و خشمگین شده بود .

مچمو از مشتش بیرون کشیدم و با صدای خش دار شدم غریدم :

_ کارت تموم شد ! دیگه ولم کن باید برم.

دندون هاش رو بهم سایید و الفاش دوباره داشت برمیگشت که کنترلش کرد .

_ این موقع شب کدوم گوری بری ؟ بخواب فردا صبح میبرمت .

موهامو به عقب هدایت کردم .

_ اومده بودم دخترمو ببینم ، دیدمش دیگه موندنم واسه چیه ؟

بهم بی توجه بود .
اصلا مهم نبود خواسته جئون جونگکوک چیه ، و فقط منو دوباره تو اغوشش کشید .
لعنتی چرا نمیخواست بفهمه بودن کنارش رو نمیخوام .

_ حداقل بزار دوش بگیرم ، بوی گس شهوت داره حالمو بهم میزنه .

بدنم رو بوکشید .

_ نه من عاشق این بو ام !

کم کم مغزم داشت سوت میکشید که گرگم بیقرار شد و رایحم نگران ، صدای گریه ریزی داشت میومد .
هایون بود .
گرگم سمتش پر کشید.

_ برم پیشش داره گریه میکنه !

نفسشو کلافه فوت کرد .

_ دل درد داره ، دکتر میگفت بخواطر کمبود رایحه پدر امگاشه .

رفت تا هایونو بیاره .

تا برگرده دلم هزار را رفت تا بالاخره توی اغوشم گذاشتش .
بچم دوباره صورتش از گریه قرمز شده بود که دم گوشش اروم لالایی خوندم و با همون بدن لختم بغلش کردم .

_ نزدیک گردنت نگهش دار بهتر رایحتو حس کنه .

خودمم میخواستم همین کارو کنم .
سرشو رو شونم گذاشتم که تهیونگ مانعم شد .

_ وایسا !

سرمو سمتش چرخوندم که از داخل کمد پد بهداشتی ضد عفونی رو برداشت و دستم داد ، هایون اروم تر شده بود اما هنوز نق میزد .

_ اطراف گَلوگردنتو تمیزشون کن

پد رو ازش گرفتم و به سر شونه و گردنمو کشیدم .
حداقل تو مسائل بهداشتی یه چیز میفهمید .
سر هایونو رو شونم گذاشتم و رایحه مو ازادتر کردم و اروم پشتشو نوازش میکردم .
تهیونگ میخ این منظره شد .

_ به بچت نگاه کن ! ، تو چه پاپای سنگدلی هستی که اینجا ولش کردی ؟

_ توچه آپای بی رحمی هستی که یه بچه رو از پاپاش جدا میکنی ؟

طاق باز رو تخت خوابید .
اصلا به سوالم جواب نداد .
طبیعی بود که جوابی نداشته باشه
هایون دوباره داشت خمار خواب میشد . هربار که میدیدمش ارزو میکردم این اخرین بار نباشه !

TENSION ( تَنِش )🍷Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin