شخص سوم
{ پرش زمانی : چهارده سال بعد }
°^ پاپااااا
× جانممممم
×( ای خدا حتی تو دستشویی ام نمیزارن تو حاله خودم باشم )
جیمین شلوارشو سریع بالا داد و تند از دستشویی بیرون رفت و به هانوله نگران نگاه کرد
× چیشده ؟ اتفاقی افتاده ؟
هانول این پا و اون پا کرد و با صدای ارومی گفت
°^ می خوام یه چیزی بهت بگم ولی سرم داد نزن ، از الان بگم جونگی اینکارو کرد
جیمین نگران تر از قبل نزدیکه هانول شد
× یا جیزس ، چیشده ؟ نگو که هارینا از عصبانیت زده سر ته جونگو شکونده
هانول با سری پایین نه ای گفت
°^ اپا هارین که بیرونه ، فقط ...
جیمین کلافه اهی کشید
× عزیزم بهم میگی یا دوتاتونو قبل هر چی به هم پیوند بزنم ؟
هانول بعد اینکه اب دهنشو قورت داد با صدایی لرزون گفت
°^ روی لپتاپ ددی ته اب ریخته
جیمین شوکه با چشمای گشاد خشک شده سر جاش موند
× چی گفتی ؟ الان خودش کجاست ؟
هانول بلند تر از قبل گفت
°^با گریه رفت قایم شد ، ولی اپا بدتر از اون ... وقتی لپتاپ هنگ کرده بود بخاطر اب تمام فیلم و عکس و مدارک ددی بالا اومد
جیمین بینه حرف هانول ؛ همون موقع که کلمه ی فیلمو شنید حس کرد یه تپشو قلبش جا انداخته ،
لامصب بینه اونهمه فیلم یه دو سه تا ویدیو ای که وقتی سکس داشتن از هم گرفته بودن بود ،
یهو مثله تسخیر شده ها دستاشو روی شونه های پهنه پسرش گذاشت و تکون تکونش داد× بگو ببینم کدوم فیلمارو دیدین
هانول با تردید و اروم گفت
°^ من ... قبل اینکه فیلمای بیشتری بالا بیاد درشو بستم ..
جیمین نفس عمیقی از راحت شدن خیالش کشید
قبل اینکه دومین نفس عمیقو بکشه هانول ادامه داد ولی ایندفعه با زمزمه
°^ ولی چون شوکه بودم دیر اقدام کردم و یه قسمتیشو دیدیم
جیمین با خجالت دستاشو از روی شونه های پسرش برداشت ، نمی دونست چیکار کنه ولی حس میکرد کل صورتش از گرما دارن اتیش می گیرن
× م.من احتیاج به یکم اب دارم
هانول سریع رفت و لیوان ابی براش ریخت و اورد داد دستش،
خواست موضوعو عوض کنه تا پدرش کمتر خجالت بکشه
YOU ARE READING
احساسات ماه 2
Poetryفصل اول : به پایان رسیده ✅ فصل دوم : .... کاپل اصلی :تهکوکیونمین کاپل فرعی: نامجین {اگر می خواید این فیکو بخونید باید از فصله اول که تو همین اکانت هست شروع کنید } ژانر : طنز ، اسمات🔞 ، امپرگ ، اکشن ، فورسام ، مافیایی چند سال از وقتی که علم پیشرفت...