با تشکر از سیس خوشگل و مهربونم برای پوستر :) تو از اولین کسایی بودی که پارسال وقتی شروع به نوشتن این داستان کردم خوندیش و حتی پوسترم براش زدی و کلی انرژی بهم دادی براش...مرسی عزیزدلم AriCB614
با حس گرمایی که برای چند لحظه کوتاه بین موهاش پخش شد پلکای نازکش اروم یه کم از هم فاصله گرفتن و تو فضای تاریک روشن اتاق چندبار به هم خوردن. دست هاش که محکم دور کمر فردی که کنارش توی تخت بود حلقه شده بود با ملایمت باز شدن و گونه اش اروم جای گرم و نرمش روی سینه پسر کنارش رو از دست داد.
بوسه بعدی روی گونه اش نشست و اینبار پلک های بکهیون کامل باز شده بودن و داشت با گیجی اطراف رو نگاه میکرد.
-یولی...
ضعیف زمزمه کرد و خودش رو از توی جای گرم و نرمش یه کم بالا کشید.
-بیدارت کردم... لعنت به من...
چانیول با ناراحتی لب زد و خم شد پتو رو دوباره پیچید دور بدن پسر کوچولوی روی تخت و بکهیون همینطور که به خاطر سرمای نسبی اتاق لرزه های بی اراده ای میرفت سرش رو از لای پتویی که تا دماش بالا اومده بود بیرون اورد و به هیونگش که داشت جوراب میپوشید خیره شد.
-صبح شده؟
گیج از دیدن اینکه محیط دورش هنوز روشن نشده پرسید.
-برای تو نه...
چانیول اروم زمزمه کرد و از روی تخت دونفره ای که با بهم چسبوندن دوتا تخت کهنه فلزی تشکیل شده بود بلند شد و بکهیون با گیجی تماشاش کرد.
-کجا میری؟
همینطوری که پسر بزرگتر رو که مشغول تعویض لباسش بود از بین پلکای خوابالوش دید میزد سوال کرد و با پشت دست به بینیش کشید و چندبار فین فین کرد.
چانیول چرخید و اومد سمتش و در همین حال یه دستمال از توی بسته ای که روی یه میز چوبی بد ریخت که خودش با وصل کردن چند تا تخته که تو پشت پرورشگاه پیدا کرده بود ساخته بود برداشت.
-چندبار بگم نباید بالا بکشیش؟ اون وقت ادعا داره بزرگ شده...ادم بزرگها دماغشون اویزون نمیشه و بالا هم نمیکشنش...
با خنده گفت و دستمال رو جلوی بینی بکهیون گرفت و باعث شد پسر کوچیکتر لباش رو اویزون کنه.
-نمیخوام...
بکهیون پشت چشمی نازک کرد و صورتش رو برگردوند و چانیول خنده دیگه ای کرد و بوسه ای روی پیشونیش گذاشت.
-هیونیم بیدار که میشه خیلی بدخلقه...
-کجا میری؟
بکهیون دوباره بی توجه به حرفش پرسید و باعث شد پسر بزرگتر نفس عمیقی بکشه. واقعا از اینکه بکهیون رو بیدار کرده بود از خودش ناراحت بود...
DU LIEST GERADE
ミ🌠Till I Reach Your Star 🌠ミ(Book #𝟸 ᴏғ sᴛᴀʀ sᴇʀɪᴇs🌟)
Romantik🌠نام فیکشن: Till I reach Your star 🌠کاپل : چانبک 🌠ژانر: رمنس.فلاف. زندگی روزمره 🌠محدودیت سنی : NC 18+ 🌠نویسنده : Silver Bunny 🌸🌿🐰 بکهیون تنها چیزی بود که چانیول رو به این زندگی وابسته میکرد. یه پسر پونزده ساله یتیم مگه چی میتونست داشته ب...