🌟🍃Chapter 6🍃🌟

6.3K 1.6K 444
                                    

present time

-میکی با اعصابم بازی نکن فقط بپوشش!!!

صدای داد مونیکا اتاق تعویض لباس رو تقریبا لرزوند و باعث شد والدینشون نگاه هشدار امیزی با هم رد و بدل کنن.

-مامان به این دختر عفریته ات بگو من حاضر نیستم برای مراسم ازدواج نکبتیش خودم رو دلقک کنم!

با خونسردی گفت و بعد با حالتی که انگار جیغ و داد خواهرش و صورت برافروخته اش اصلا براش اهمیتی نداره روی یکی از صندلی ها نشست و خیلی ریلکس دست هاش رو زد زیر بغلش.

-توله لعنتی امروز عروسیمه! یه امروز رو نمیتونی عین ادم باشی؟؟حتما باید بزنیم تو سر و کله هم؟

مونیکا جیغ جیغ کنان گفت و دوست صمیمیش جولی که یکی دیگه از ساقدوش هاش بود بعد از یه چشم غره به بکهیون سعی کرد با دست صورت دوستش رو که انگار داشت شعله ور میشد باد بزنه.

-فکر میکنی برام اسون بود با اینکه پسرم قبول کنم ساقدوش خواهر عقب مونده ام بشم چون همش دوتا دوست صمیمی داره که یکیش برادر بدبختشه؟نه نبود! اما چون ادم بزرگواری ام قبول کردم... حالا اومدی میگی باید اون کت تهوع اور رو بپوشم و برات لبخند بزنم؟ تو کل زندگیمون بگو چیکار کردی برام که من بهت همچین محبتی کنم!!

-توی لعنتی برادرمی!!!برادرها برای خواهرشون هرکاری میکنن!!

مونیکا داد زد و پسر روی صندلی ابروهاش رو بالا داد.

-اون هستم اما پیشخدمتت نیستم شاهزاده خانوم!

-مامان!!!

مونیکا اینبار با ناله به سمت زن میانسال رفت و خانوم مایلز چشم غره ای به پسر لجبازش رفت و مشغول نوازش پشت دخترش شد.

-نمیخوای دست از لجبازی برداری؟

با اخم خطاب به پسر جوون گفت و میکی فقط شونه بالا انداخت.

-تقصیر خودشه... هربار بهش گفتم این کت کوفتی رو نشونم بده گفت دیدنی نیست! بعد الان توقع داره یه کت گل بهی براش بپوشم و عین احمقها براش چیر لیدینگ کنم!

(Cheer leading

توی رویداد های ورزشی یا...معمولا یه گروه دختر و گاهی پسر با رقصیدن کنار زمین تیم رو تشویق میکنن و به اینکار گفته میشه چیر لیدینگ و به اون گروه هم میگن چیر لیدر^^)

-میکی!

باباش با عصبانیت گفت و یه دفعه از جا بلند شد.

-یا این کت کوفتی زشت رو میپوشی یا دیگه پسر من نیستی!

با تهدید باباش که در واقع خنده دار بود نیشش باز شد.

-یس سِر... اما خودتون هم الان اعتراف کردید زشته!

اقای مایلز چشم هاش رو چرخوند و کراواتش رو محکم کرد. تو این خانواده بچه ها از لحاظ عقلی رشد نمیکردن فقط سایزشون بیشتر میشد.

ミ🌠Till I Reach Your Star 🌠ミ(Book #𝟸 ᴏғ sᴛᴀʀ sᴇʀɪᴇs🌟)Where stories live. Discover now