-فکر میکنی چرا انقدر محتاط رفتار میکنم؟چون میدونم
چقدر خطرناکه خودمم میترسمدستش و دور گردنم انداخت:من پیشتم اوکی
بهش لبخند زدم:مرسی ته ته
-استراحت کن برگردیم سر اهنگ
سر تکون دادم وارد اتاق مشترک خودم و هوپ شدم وسایلم و مرتب کردم شلوارکم و با تی شرت گشادی عوض کردم رو تخت دراز کشیدم چشمام و بستم واقعا نمیفهمم از کی این احساس نسبت به کوک تو من ایجاد شد یه حسی که خودمم ترسونده چیزی که هیچوقت تجربه اش نکرده بودم و نمیدونم چطوری برخورد کنم حتی نمیتونم با کسی جز ته ته در میونش بزارم پاهام و تو بغلم گرفتم و رو تخت جمع شدم هدفونم و تو گوشم گذاشتم اهنگ we are bulletproof و پلی کردم تا یه مقدار مغزم اروم شه یعنی کوک الان پیش یری بود؟بهم برخورده بود؟اون هنوز خیلی جوونه برای داشتن یه رابطه دردسرساز باید از حاشیه دور باشه نه اینکه خودش و انقدر وارد حاشیه کنه با باز شدن در اتاق چشمام باز شد به هوپ نگاه کردم که وارد اتاق شد بهم لبخند زد بدو کرد سمتم
-سلااااااامخودم و کشیدم کنار که پرت شد رو تختم چرخید سمتم و کنارم خوابید
-چقدر امروز خسته شدم
دستم و تو موهای مشکی نرمش کردم:خسته نباشی
-کیمباپ سفارش بدیم؟
-بدیم خرچنگ هم سفارش بدیم
-حتما جین هیونگ رامن میخواد
خندیدم پام و بین پاهاش گذاشتم:ولش کنیم؟
-بگیم مونی سفارش بده
-من که حال ندارم بلند شم
با دستش ضربه محکمی به باسنم زد که چون شلوارکم نازک بود پوستم سوخت جیغ زدم با پای سالمم بهش ضربه زدم انداختمش از رو تخت پایین خندید قبل از اینکه بلند شم از اتاق زد بیرون صدای خندیدنش از بیرون میومد داشت برای جین که از صدای جیغم توجهش جلب شده بود تعریف میکرد چطوری درکونی بهم زده پوستم میسوخت بد زده بود
از رو تخت بلند شدم و رفتم از اتاق بیرون فقط هوپی و جین تو سالن بودن با دیدن صورت کفری من جفتشون خندیدن-دردم گرفت
-از جیغت معلوم بود
کنار جین لم دادم و پا رو پا انداختم سرم و رو شونه اش گذاشتم
YOU ARE READING
IDOL (kookmin)
Fanfiction◀کامل شده▶ کاپل:کوکمین(جیکوک) ژانر:عاشقانه_ریل لایف_کمدی زندگی روزمره گروه پشت دوربین و دردسرای رابطه های پنهانی