Jiminبا تموم شدن ضبط دنس پرکتیس اهنگ جدید هر کدوممون یه طرف ولو شدیم گوشیم و برداشتم و دوباره شماره تمین و گرفتم قبل تمرین چندبار بهش زنگ زده بودم و جواب نداده بود و خب از صبح تقریبا گوشیش و جواب نمیداد و این تو دوران دوستیمون بی سابقه بود
کوک و ته مشغول مسخره بازی بودن دوباره اهنگ و روشن کرده بودن اونا خستگی ناپذیر بودن
از جام بلند شدم و از اتاق اومدم بیرون تو سالن ایستادم شماره جونگین و گرفتم
بعد چند تا بوق صدای خمارش به گوشم رسید
-بله مینی
-خوابیده بودی؟
-هومم تازه برگشته بودم خونه
-از تمین خبر داری؟
-دیروز باهاش حرف زدم
-امروز چی؟
-نه چطور
-از صبح بهش زنگ میزنم جواب نمیده
-شاید ضبط داره
-فکر نمیکنم یعنی گفته بود تو استراحته
-عه خب شاید ....
پریدم تو حرف:من نگرانشم
-نگران نباش چیزی نشده
-امیدوارم
-میزاری برم بخوابم؟
-برو بمیر
گوشی و قطع کردم و تو اتاق برگشتم دوباره شروع کردیم تمرین کردن و البته یه ضبط کوتاه داشتیم بعدش هم هر کدوممون رفتیم سر کار خودمون که البته من و کوک کارمون و زودتر تموم کردیم تصمیم گرفته بودیم باهم بریم قدم بزنیم
پس لباسام و با یه هودی طوسی روشن و شلوار جذب زاپدار مشکی و نیم بوت عوض کردم
کوک هم با لباسای مشابه من ولی هودی تیره تر اماده شد
ماسک و کلاه رو سرمون گذاشتیم و از کمپانی زدیم بیرون تا حدی که کسی نبینتمون کلاه و پایین کشیدیم به خیابونی که درختای گیلاس بودن و شکوفه داده بودن رسیدیم دستش و گرفتم و مشغول قدم زدن شدیم(اونایی که اهل کی دراما باشن میدونن منظورم از منظره شکوفه درخت گیلاس چیه😍)
-مینی امروز گرفته به نظر میای؟
-تمین گوشیم و جواب نمیده خیلی نگرانم
دستم و محکم تر گرفت:نگران نباش خودش اگه ببینه زنگ زدی زنگ میزنه
سرم و به شونش تکیه دادم به شکوفه ها که در اثر باد میریختن خیره شدم
-اینجا خیلی خوشگله
-مثل تو
-داری سعی میکنی خجالتم بدی؟
YOU ARE READING
IDOL (kookmin)
Fanfiction◀کامل شده▶ کاپل:کوکمین(جیکوک) ژانر:عاشقانه_ریل لایف_کمدی زندگی روزمره گروه پشت دوربین و دردسرای رابطه های پنهانی