26

6.5K 530 30
                                    


Jungkook

-به چی فکر میکنی

نگاش کردم به گردن سفید و کشیده اش که دوتا دکمه پیراهنش باز بود ولی به خاطر گشاد بودن پیراهن ترقوه ی برجسته و سکسیش دیده میشد

-به تو

-خب تو اون فکر کثیفت چی میگذشت؟

لبخند زدم خم شدم سمتش:این که ترقوه اش چقدر سکسیه

لباش و خیس کرد:جئون جون کوک الان داری باهام لاس میزنی تا لباسام و برات در بیارم؟

بیشتر سمتش خم شدم و پام و دو طرف بدنش گذاشتم خم شدم سمت صورتش:من خودم این کار و میکنم مینی

-فردا پرواز داریم کوک

-میدونم

-اگه بازم اردکی راه برم چی؟

خندیدم لبم و نزدیک گردنش نگهداشتم:خب ایندفعه سعی میکنم اروم تر انجامش بدم و ایندفعه امکانات بیشتری داریم

-اگه کاری کنی مجبور شم اردکی راه برم توام باید کنارم اردکی راه بری

رو گردنش و بوسیدم و با دندونام گازش گرفتم:باشه جوجه طلایی قبوله

زبونم و رو گردن کشیده اش کشیدیم زمزمه کردم:همین الان طمع عطرت و که رو گردنت زده بودی و رو زبونم حس کردم

خندید:میخواستی نلیسیش

-امشب میخوام خیلی چیزای دگ رو برات بلیسم بیبی

به رو تختی زیرش چنگ زد:اوه کوک

به صورت قرمز شده اش خندیدم و دکمه های پیراهنش و باز کردم همزمان گردنش و مکیدم پیراهنش و از رو شونه اش کنار زدم شونه های سفیدش و بوسیدم رو قفسه سینه اش و هم بوسیدم زبونم و دور تا دور نیپل های صورتیش کشیدم که ناله اش بلند شد و من دیوونه بازی کردن با این پسر بزرگ تر از خودم بودم اون واقعا از من بزرگ تر بود؟؟؟

بدنامون جفت هم دیگه بود با دیکم به دیکش فشار اوردم نفس نفس زدناش برام جذاب بود دستش رو پهلوم نشست وسط سینه اش و بوسیدم اومدم پایین تر انقدر هیجان زده بود که شکم عضله ایش تند تند با نفس کشیدنش بالا پایین میشد دستم سمت کمر بندش رفت که دستم و گرفت نیم خیز شد با نفس نفس زدن زمزمه کرد:بزار من انجامش بدم

بهش لبخند زدم و سمت صورتش خم شدم لبام و رو لبای فوق العاده اش گذاشتم و جامون عوض شد من بودم که به پشت خوابیده بودم رو تخت و جیمین بود که لباش رو گردنم و بوسید تیشرتم و از تنم در اورد به بوسیدن راسته شکمم ادامه داد وقتی لباش و از رو شلوار رو دیکم گذاشت دیوونه کننده بود این که در عین نداشتنش داشتم حسش میکردم مثل یه معجزه بود وقتی با اون لباش فاکیش بند شلوارم و کشید و گشادش کرد وقتی با دندونش کش شلوارم و پایین کشید زمزمه کردم:نمیخوام فکر کنم قبلا این کار و کردی
خندید دستش دو طرف کمر شلوارم نشست و کشیدش پایین ترانکسم و هم در اورد از پایین زل زد تو چشمام :نه خب مطمئن باش تو اولیشی
زبون لعنتیش و رو دیکم کشید که چشمام بسته شد ولی نه من باید میدیدم وقتی اون لبای سکسیش دور دیکم بود باید میدیدمش چشمام و باز کردم و نگاش کردم من با این صحنه میتونستم ماه ها خودم و ارضاء کنم ولی نه وقتی خودشو میتونستم داشته باشم
با حس گرمای دهنش و حرکت زبونش سرش که رو دیکم بالا پایین میشد اون موهای ابی دیوونه کننده و نرمش که به زیر شکمم کشیده میشد همه اش دست به دست هم دادن تا من به اوج نزدیک شم

IDOL (kookmin)Where stories live. Discover now