2

8.6K 1K 20
                                    

Jungkook

نگاش کردم اون واقعا خوابیده بود گردن کشیده و سفیدش جلو چشمم بود یقه حوله اش باز شده بود و بدن فوق العاده اش دیده میشد همینطور که پاهای سفیدش تو دید بود اون فوق العاده بود چرا اون حوله حمومی که حالا دور بازوش بود و پوشیده بود دقیقا؟خب لخت میومد اینجا نه خب احتمالا لباس زیر نداشت کار ماساژور تموم شد برگشت به جیمین نگاه کرد دیدم که نگاش چند دقیقه محو جیمین شد این پسر عادتش بود وقتی بخوابه با لبای فاصله گرفته بخوابه لباش دیوونه کننده بود مثل دوتا گوشت لزیز دیده میشد دست ماساژور رو ساق پای سفید و ظرفش نشست اروم صداش کرد:جیمین شی؟

جیمین تکون نخورد به ماساژور نگاه کردم بی دلیل بهم برخورده بود به خودش اجازه داده بود جیمی و لمس کنه
-هیونگ

ماساژور نگام کرد انگار تازه متوجه من شد چون دستش و از رو پاش برداشت

-ممنون از کمکت

مشغول جمع کردن وسایلش شد:لطفا بهشون اطلاع بدین که من با اطلاع سجین شی تا سه روز دگ هم میام به امید اینکه زودتر این التهاب برطرف بشه

سرم و تکون دادم که رفت به جیمین نگاه کردم موهاش رو گردنش ریخته بود اگه اون حرکات سکسی و رو صحنه انجام نده انگار اتفاقی میوفته

جین:خوابید؟هی جیمین شی بلند شو

چشمام گرد شد اخمای جیمین تو خواب رفت تو هم

-چرا بیدارش میکنی

-بره سر جاش بخوابه اینجا که جای خوابیدن نیست سرما میخوره اینجوری

-من میبرمش فکر کنم از درد پاش ضعف رفته بدنش

-پس پاشو قهرمان پاشو ببرش

دستم و دور شونش انداختم خم شدم پشت پام و هم گرفتم و بلندش کردم واقعا این بچه نگاش میکردی انگار وزنی نداشت ولی کلا بدنش عضله بود اصلا نمیشد گفت مثل پر قو سبکه ولی خب میشد راحت بلندش کرد شاید من میتونستم راحت بلندش کنم

وارد اتاقش شدم هوپ رو تخت دراز کشیده بود و چشاش و بسته بود جیمین و رو تختش گذاشت که نشست نگام کرد

-خوابه؟

-اره

-پس برق اتاق و کم کن داری میری

-هیونگ حواست بهش باشه

-اوکی مرسی کوکی

لبخند زدم اومدم بیرون وارد اتاق خودم شدم و رو تخت ولو شدم به خاطر اینکه نگران جیمین بودم سریع دوش گرفته بودم بدنم خسته خسته بود برای خواب التماس میکرد

Jimin

با صداهای بیرون چشمام باز شد اتاق تاریک تاریک بود صدای پسرا از تو سالن میومد تو جام نشستم کی خوابم برده بود ؟پام و رو زمین گذاشتم امتحان کردم ببینم میتونم تکونش بدم یا نه دردش بهتر شده بود ولی نمیخواستم زیاد تکونش بدم تا بدتر نشه رو پام ایستادم ولی بیشتر وزنم و رو اون یکی پام انداختم و سمت کمد رفتم لباس زیر پوشیدم حوله ام و از تنم در اوردم شلوارک کوتاه تا وسط ران پام مشکی پوشیدم با تیشرت گشاد استین کوتاه مشکی موهام و با دستام سعی کردم مرتب کنم به صورتم مرطوب کننده زدم از اتاق اروم اومدم بیرون و سمت سالن رفتم صدای داد و هوار بازی کردنشون واقعا زیاد بود ته و کوک داشتن ماشین بازی میکردن هردوشون جلوی تی وی رو بالشتا لم داده بودن نامجون و هوپ و جین هم داشتن کارت بازی میکردن یونکی نشسته بود یه چیزایی یاد داشت میکرد اروم کنارش نشستم که نگام کرد

-پات بهتره؟

-اره

جین:جیمینی اگه رو صحنه سعی نکنی سکسی بازی در بیاری این بلاها سرت نمیاد

بالشتک مبل و سمتش پرت کردم جیغ زدم:یاااااا هیونگگگگ

خندید و بالشتک و تو هوا گرفت

-من داشتم میشستم رو زمین اینجوری شد مگه نه هوسوک ؟

-اره وگرنه جیمینی خوب بلده چطوری سکسی باشه تو اون مورد بلایی سرش نمیاد

چشمام گرد شد :یااااااااااا هیونگگگگ تو چرا حرف اینارو تکرار میکنی

جین:شام میخوری؟

با لبخند براش سر تکون دادم که بلند شد رفت تو اشپزخونه بعد چند دقیقه با پشقاب پر و یه کاسه یوپ گوشت اومد سمتم رو میز گذاشت

-بخور

ظرف غذا و گرفتم و مثل قحطی زده ها افتادم به جون غذا تا اخرش هم حرف نزدم بعد غذا سرم و بالا اوردم و تکیه دادم به مبل که دیدم همشون زل زدن به من لبام و اویزون کردم

-خوب گرسنم بود

نامجون خودش و پرت کرد روم:اگیووووووو کیووووتیییییی

لپام و کشید با دستام سعی کردم دستاش و جدا کنم

-هییییی نامجونییییی کوتاههه بیاا

از روم بلند شد کنارم نشست :به نظر من جیمین بیشتر کیوته تا سکسی

کوک به یونگی نگاه کرد:نظر تو چیه استاد؟

یونگی سرش و از نوشته هاش بیرون کشید نگام کرد

-هیچکدوم

دوباره سرش و انداخت پایین مشغول شد

-پس فعلا نمیتونی تمرین کنی باهامون
نچ مثل اینکه نمیشه

گوشیم و برداشتم مشغول گشتن تو حسابای کاربریم شدم کلی پیام که همشون از حال بدم میپرسیدن یه سری ها هم نظریات عجیب غریب داده بودن

-اهنگ جدید سوهو گوش دادین

یونگی:شنیدم خیلی ترکونده

-خیلی خوبه اهنگش من واقعا صداش و دوست دارم

با جیغی که هوپی زد نگاش کردم جین یه کرمی روش ریخته بود که حالا ساکت زل زده بود به تی وی خاموش هوپ با کارتای تو.دستش کوبید به شونه جین 😂😂

IDOL (kookmin)حيث تعيش القصص. اكتشف الآن