اوه من خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی هیجان زده ام
امروز فهمید گل ها رو من میفرستادم
خدای من!!!
باورم نمیشه ولی یه کاری کرد که بهش فکر میکنم لپام گل میندازه وای خدا
توی دفترم نشسته بودم و داشتم عین یه کارمند خوب ایمیل هایی که کشور های دیگه فرستاده بودن رو ترجمه میکردم و برای منشی تهیونگ میفرستادم
خب اتاق من شیشه ایه... منظورمو میفهمید؟آم..هر اتفاقی بیفته همه میبینن
هنوز نمیدونم چرا یه جور حرف میزنم انگار صد نفر قراره این دفتر رو بخونن ولی بیخیال
خب
یهو در باز شد و دیدم تهیونگهپاشدم ببینم چی شده که یهو منو محکم بغل کرد
وای خدا..
پیشونیم رو میبوسید جسمصدزحطجشوپضخهمه داشتن ما رو میدیدن
خدای من صکژپاژبنمطجشججشمبهم کلی حرفای خوب گفت
گفت بهترین کسیم که تو زندگیش دیده خدا
وای
وای
خیلی خوشحالممرسی از دفتر عزیزم که میتونم هیجانم رو پیشش خالی کنم^^
شب بخیر دفتر خوشگلم🖤
YOU ARE READING
💠My Boss_Vkook💠
Romance[رئیس من ] جونگ کوک عاشق رئیسش شده اون درمورد همه چی توی دفترش مینویسه و خب...کل اونا از رئیسشه _____ Couple:Vkook _____ وضعیت:تمام شده.