دارم داد میزنم ، اوکی؟
واقعا میگم.خدایا
امشب خیلی خیلی خوش گذشت.
اون اگه بخواد بره قرار خیلی بامزه تر از همیشه میشه و البته جنتلمن تر:)فقط من نمیدونم مشکل دنیا با من چیه:\
سه بار نزدیک بود بخورم زمین و تهیونگ گرفتتم.آخرش دیگه فکر میکرد از قصد خودمو مینداختم که بغلم کنه:'/
برای همین چهارمین بار که نزدیک بود بیفتم بغلم کرد و دیگه نزاشت از بغلش بیرون بیام:')هنوز بهم چیزی راجب علاقه نگفته ولی واقعا بهم خوش گذشت^^
دوستت دارم تهیونگی~
آها راجب صدا کردنش نگفتم.
وقتی دیدمش بهم میگفت: "الان میخوای چی صدام کنی؟آقای کیم یا ته ته؟"
منظورش نوشتنم توی تو(دفتر) بود:'|
هی مینوشتم تهیونگی منظورم آقای کیمه.امروزم مرخصی داشتم توی مارکت...فهمیدم دیگه هر اتفاق خوبی میفته کار ته ته اس:)
پس امشب میتونم بخوابم.شب بخیر دفتر عزیزم♡
KAMU SEDANG MEMBACA
💠My Boss_Vkook💠
Romansa[رئیس من ] جونگ کوک عاشق رئیسش شده اون درمورد همه چی توی دفترش مینویسه و خب...کل اونا از رئیسشه _____ Couple:Vkook _____ وضعیت:تمام شده.