خب...سلام؟
فکر نکنم اینو کسی بخونه
منظورم اینه که...خب...
سوکجین هیونگ گفت اینجوری میتونم خودمو خالی کنم.راستش داستان از اونجایی شروع شد که من دنبال کار میگشتم
مترجم یه شرکت؟اره
من مترجممخب نمیدونم چرا دارم جوری مینویسم که انگار کسی قراره اینو بخونه ولی خب...
ولش کن..مگه مهمه؟خب من بعد از کلی گشتن دنبال یه جا که هم حقوق مناسبی بده و هم جای خوبی باشه...شرکت کیم رو پیدا کردم.
اونا حقوق خوبی میدن...منظورم اینه که... کلا خوبن...همه جوره
به کارمند هاشون میرسن
شرکت فوق العاده ایه.خب مشکلی نیست.
تا اینجا که مشکلی نبود
خب...
من استخدام شدم و فهمیدم یه رئیس جذاب دارم!
میدونید؟کراش و اینجور چیزا...برای همه وجود داره.اوه من باید برم چون آقای کیم رئیس جذابمون کارم داره..پس..بقیش برای بعدا؟!
ŞİMDİ OKUDUĞUN
💠My Boss_Vkook💠
Romantizm[رئیس من ] جونگ کوک عاشق رئیسش شده اون درمورد همه چی توی دفترش مینویسه و خب...کل اونا از رئیسشه _____ Couple:Vkook _____ وضعیت:تمام شده.