24

3.1K 571 16
                                    

امروز جینی زیاد بهم توجه نمی‌کرد

فکر کنم دیگه دوستم نداره...

هیونا دوست داشتنیه و به جینی میاد
و...آره

امروز مرخصی دادن به همه و دلم به شدت برای ته ته تنگ شده

بعد از بیست و چهار صفحه برگه حروم کردن من هنوز نمی‌دونم چرا جوری می‌نویسم انگار کسی قراره اونو بخونه.

مهم نیست خیلی هم...

اوه یه پیام برام اومده...تهیونگههههه
میگه بیا ناهار بریم بیرون خدای من!!!
خیلی خوشحالم-.-

قبول کردم و فکر کنم تا یه ساعت دیگه باید حاضر شم میاد دنبالم

💠My Boss_Vkook💠Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin