47

3.1K 607 21
                                    

خب امروز یکم بیشتر باهام صحبت کرد
و...خب یه لبخند زد؟
هی اون واقعا بهم لبخند زد

بیخیالش حتما داشته به دوست دخترش فکر می‌کرده

خب آم...من یه شغل جدید پیدا کردم
روزا میرم و داخل یه کافه رستوران کار میکنم
شب هم بلافاصله بعد از کافه رستوران میرم مارکت
شاید روزی دو یا سه ساعت وقت کنم بخوابم..
چشمام میسوزه

ولی حداقل جمعه ها شیفت توی هیچ کدوم از شغل هام ندارم و میتونم با خیال راحت بخوابم

تهیونگ...منظورم آقای کیمه
اون توی این مارکت لعنت شده لنگر انداخته
ساعت چهار صبح چه غلطی میکنه؟فقط میاد منو عذاب بده؟

از فردا میتونم برم کافه رستوران و کارم رو شروع کنم
پس بهتره الان تا میتونم بخوابم

ساعت هفت صبحه و تازه شیفتم تموم شده
الان خونه ام.
خونه ام هم اجاره اش داره زیاد میشه و من نمیتونم پرداختش کنم فکر کنم باید خونه رو عوض کنم

یه خونه کوچیک تر بهتره
منظورم اینه که..یه چیزی که اجاره اش در حدی باشه که بتونم پول جمع کنم

حقوق شرکت کیم خوب بود و من اینطور زندگی خوبی داشتم از نظر مالی ولی الان...خدایا خیلی سخته

میرم بخوابم تا شب

💠My Boss_Vkook💠Où les histoires vivent. Découvrez maintenant