بیوگرافی راوی این پارت:
https://kprofiles.com/hello-venus-members-profile/- اسم؟
- جونگ هوسوک
- اسمتون توی لیست مهمونهایی که جون سومین شی به من دادن نیست.
- تهیونگ گفت قراره چند تا مهمون بیان و میتونیم یکم به مهمونیش هیجان بدیم.
- ظاهرا هم موفق شدید. آخرین بار کی جونگ کوک شی رو دیدی؟
- بعد شام، موقع شستن ظرفها.
- و بعد اون دیگه ندیدیش؟
- نه.
- ادامه بده.
- ظرفها رو شستم. بعد هم از خستگی آشپزی و جمع و جور و تمیز کاری تو اتاقم بیهوش شدم!
- و زمانی که به قول خودت بیهوش شدی، جونگ کوک کجا بود؟
- نمیدونم.
- به نظر خودت طبیعیه اگه سراغ هم اتاقیت رو نگیری؟
- اگه اسمش جون جونگ کوک باشه، بله! اون بچه خستگی حالیش نمیشه!
کلافه پشت میز توی این اتاق تنگ لعنتی که تهویه مناسبی هم نداره، دست به سینه میشینم. با این حال حاضر نیستم به پیشنهادشون عمل کنم و اینجا رو به مقصد هر اتاق دیگهای ترک کنم.
دستی بین موهام میکشم؛ صحبتهای این جماعت بیش از اندازه درسته و با هم جور درمیاد، به حدی که حتی به این شک میکنم که شاید همه با هم دست به یکی کرده باشن تا پسرک رو سر به نیست کنن، اما چرا؟ ظاهرا به جز یکی دو نفر هیچ کس مشکلی با جونگ کوک نداره. در واقع حتی اونو نمیشناسن که بخوان مشکلی داشته باشن و این تنها یه فرض به جا میذاره: شاید همه دارن حقیقت رو میگن. اما چیزی که باعث نمیشه قانع بشم، صحبتهای دکتریه که توی بیمارستان جونگ کوک رو درمان میکنه؛ کبودیها و زخمهای جونگ کوک حکایت از یه سقوط داره، اما نه یه سقوط سهوی؛ یه سقوط عمدی، با حضور یه نفر دیگه!
- تموم شد، کلانتر؟
نگاهم روی جونگ هوسوک خوش خیال برمیگرده. بازجویی نمیتونست به این سرعت تموم شه! دوباره میپرسم: «کی فهمیدی که ناپدید شده؟»
- صبح که بیدار شدم، نبود. تخت هم مرتب بود اما به نظرم عجیب نبود. قبلا هم پیش اومده بود که ببینم زود بیدار شده و رفته گردش.
- کی فهمیدی ناپدید شده؟
- وقت ناهار.
- چه طور متوجه شدی؟
- قبل ناهار فکر میکردیم داره از زیر کار درمیره... آخه بزرگترها به خاطر اذیت دیروز وادارمون کردن تموم کارهای خونه رو انجام بدیم.
- اذیت؟
- فقط یه شوخی بود.
- چه شوخیای؟
YOU ARE READING
Who's Next
Mystery / Thrillerنوشته شده توسط @so_ng2 و vinchi کاورها از @Emethod یک تیم تحقیقاتی برای بررسی اتفاقات عجیبی که توی خونهی تهیونگ رخ میده تصمیم میگیرن توی اون خونه زندگی کنن اما اتفاقاتی که سالها قبل برای ساکنان قبلی اون خونه افتاده دوباره و این بار برای اونها تک...