فلش بک :
جیمین بعد از انجام دادن کارش از بار خارج شد ،
توی ماشین برگشت و وقتی جانکوک رو جای قبلش دیده بود که به حرفش گوش داده و جایی نرفته ، لبخند موذیانه ای زد ،همونطور که فکرش میکرد راحت میشد جانکوک رو رام کنه !
این جزو نقشه ش بود ، مرحله اول پیدا کردن جانگکوک مرحله دوم خراب کردن جانگکوک توی ذهن یونگی مرحله سوم گیر آوردن اطلاعات جانگکوک !تمام مدت فکرش این بود که جانگکوک دوست پسر یونگی عه پس کسی که
نزدیک ترین فرد به برادر ناتنی ش باشه
اطلاعات خوبی هم برای جیمین خواهد داشت !جیمین : خوشحالم که هنوزم اینجایی
جانکوک: هنوز کارت رو بهم نگفتی ! چرا دنبال منی؟
جیمین کاغذ سفید رنگی که توی دستش بود رو سمت جانکوک گرفت
جانکوک : این چیه؟
جانکوک: صبر ...صب...صبر کن ! چیییی؟ بلیط استریپ کلاب آتلانتیک؟
جانکوک : منظورت از این کارای فاکی چیه پسر ؟
جیمین که با خنده ریزی به صورت قرمز شده از عصبانیت جانکوک نگاه میکرد که
چطور با حرص کلماتش رو بیان میکنه ،
صورتشو از جانکوک گرفت و ماشینش رو روشن کرد !جانکوک : یاااا با توام ! تموم کن این مسخره بازی هارو
جیمین : ازت انتظار داشتم شجاع تر از این چیزا باشیجانکوک : منظور فاکیت چیه ؟
جیمین : بیبی بوی عه یونگی بودن شجاعت زیادی میخواد !
ولی مثل اینکه از وقتی تنت به تن اون خورده بزدل بودنشو بهت منتقل کرده !جانکوک : تو چطور میتونی انقد نفهم باشی؟
من و یونگی باهم رابطه ایی نداریم و
من نمیدونم تویه کوفتی چی از جون هیونگ میخوای!جیمین : اوو .. اوو... این جملاتشو بهت یاد داده
تا کسی از هویت پسره نامشروع وزیر مین باخبر نشه؟
جانکوک : چی؟ وزیر ؟جیمین : پس معلوم شد حتی دوست های صمیمی خوبی هم نیستید !
همونطور که چشم هاشو به مردمک های ریز شده جیمین که پلکش با سایه تقریبا مشکی ایی رنگی شده بود نگاه میکرد
و دلش میخواست مشتش رو بکوبه توی خط فک تیز
و صورت بی نقص جیمین ، نگاهشو ازش گرفتجانکوک : وایسااا .. همینجا وایسا
وقتی بی اعتنایی جیمین رو دید با مشت
به داشبورد ماشین جیمین مشتی زد و باعث شد جیمین از گاردش پایین بیاد و کم کم سرعتشو کم کرد و ماشین رو متوقف کردجانکوک با عصبانیت از ماشین جیمین خارج شد بدون توجه به اینکه بلیط سفیدی که جیمین بهش داده بود هنوز توی مشت های گره خورده ش بود
با دور شدن جانکوک از ماشینش مقاومتی نکرد
و فقط داد زد
YOU ARE READING
GLASS ROSE - SOPE
Fanfictionوضعیت: فصل اول تمام شده 🔴 [ما با چرخش زمین شروع کردیم برای تغییر و دنیا مارو بهم رسوند ، حالا هر روز از خودم میپرسم آیا ما واقعا عاشق بودیم ؟] °کاپل : سپ ، یونسئوک °کاپل فرعی : هوپکوک، تهجین ، ویکوک .... °ژانر : رومنس، معمایی ، اسمات ، فیلم نامه ای...