Jimin
صبح که بیدار شدم اول به حموم رفتم ، توی حموم به بدن خودم نگا کردم که چقدر از اون هرزع بهتر بود.
با تصور اینکه من جای اون پسره بودم داغ کردم و سریع از فکر بیرون اومدم .
وقتی از حموم در اومدم و هودی زرد و سرهم ابیم رو پوشیدم .
به موهام کمی حالت فری دادم که خیلی هم بهم میومد ( تو هرکاری کنی بهت میاد )
گوشیم رو برداشتم و مثل همیشه با هیونگ هام مشغول صحبت شدم .
از اینکه جین و سهون رو داشتم خوشحال بودم اون ها واقعا تکیه گاه خوبی هستن که میتونستم گاهی اوقات بهشون تکیه کنم .
خانوم سوزی هم کمی بعد اومد و به اتاق بچه رفتم برای رسیدگی به تام ، من هم مشغول صحبت با جین هیونگ بودم .
جیم: چخبر هیونگجین : هیچ کار بدبختی و.....
جیم : ای بابا
جین: راستی شنیدم که وی مهمونی قراره بگیره
جیم : جدی؟
جین : اره فک کنم
جیم : خب تو از کجا فهمیدی ؟
جین : چون دعوتم
جیم : واتتتتتت هیونگ تو چرا باید دعوت باشی؟؟؟؟
ینی چی اخه هرچقدر که فکر کردم وی به هیونگ ربط نداره که بخواد دعوتش کنهجین : اممم خب فک کنم بهت نگفتم که من فقط هیونگ تو نیستم ، بلکه هیونگ شوگا ، کوکی ، هوسوک و وی هم هستم .
جیم: پشمام داری شوخی میکنی دیگه اره؟
جین : نوچ
جیم : پس چرا داری الان بهم میگییییی؟
خیلی عصبی شده بودمجین : خب جیمین من کار دارم تو مهمونی میبینمت بای
قطع کرد ، ای خدا از دست این هیونگ مردم هیونگ دارن ماهم داریم .
یعنی با وی دوست بود؟ کاملا که گیج شدم بهتره برم یه چیز بخورم .
از اتاق در اومدم ک دیدم کارگرا همه جا مشغول کارن ، بس قرار بود یه مهمونی بگیره
سمت یکی از کارگرا رفتم : سلام ،ببخشید میتونم یه سوال بپرسم؟_:بپرس
جیم : برای چی همه دارن عمارت رو برق میندازن ؟
_:آقای وی تصمیم داره یه مهمونی دوستانه بگیره
YOU ARE READING
find you
Action+:چرا باید گیر این آدم های بی رحم بیفتم پسری که مجبور میشه بجای پدرش بدهی بپردازه اونم به بزرگ ترین باند مافیای شهر... 🔞 (کامل شده ) ژانر : اسمات ،کمی طنز ، عاشقانه، مافیا ، جنایی کاپل اصلی : ویمین