۲۵ سال بعد از تو دین :)

188 17 32
                                    

بیست و پنج سال بعد تو زندگی کردم
بعد از تو دین
من ازدواج کردم و صاحب یه پسر شدم
پسری که اسم تورو روش گذاشتم...

هِهع خنده داره می‌دونم
آدما اغلب اسم کسی که روی بچه هاشون میزارن که خیلی براشون عزیز بوده
مثل تو برای من
حتی اسم ما ، اسم من و تو هم مری و جان از روی اسم کسایی گرفته بودند که براشون خیلی عزیز بود
والدین مامان...

اما نه دین
می‌دونی الان که دارم بهش فکر میکنم اشک تموم چشمامو گرفته
دین من اسم پسرمو ، اسم تو گذاشتم چون تو اولین عشق زندگیم بودی
اولی و آخری...

درسته من خیلی جاها اشتباه برخورد کردم ولی این به معنای این نبود که عاشق کس دیگه ام
روزی ترکم کردی
اون روز...

هی نمی‌دونم چه مرگم شده فقط...
فقط کاش اینجا بودی دین
اینجا بودی تا نذاری گریه کنم...

دین تو ترکم کردی و منو با حسرتی که هیچوقت از دلم بیرون نرفت تنها گذاشتی
حسرتی که اگه بودی با بودنت کمی از دردش کم میشد...
حسرت ؟!

مرد اصلا نمی‌دونم می‌دونی که من از چه حسرتی حرف میزنم یا نه...
حسرت اینکه کاش یک بار جرئت میکردم و حرف دلمو بهت میزدم
بهت میگفتم که : عاشقتم دین...
ولی نگفتم
نگفتم چون میترسیدم نقل هربار که چیزی بهت اعتراف کردم ، منو مسخره کنیو بهم بخندی

ولی می‌دونی خندتم حال بدمو خوب میکرد
کاش بودی فقط بودی
اگه بودی بهت اعتراف میکردم و اگه تو بهم میخندیدی برای خنده‌ات میمردم
مرد نمیدونی چقدر دلتنگ خنده هاتم
دلتنگ صدات

اون روز قبل از  ترک کردنم ، قبل از اینکه منو با خودم تنها بزاری ، بهم راجب روزی گفتی که اومدی دنبالم
روزی که پدر به شکار رفت و برنگشت...

دلم میخواست بهم مجال میدادی تا بهت اعتراف کنم
تو گفتی میترسیدی بهت بگم : بری گم شی

ولی نه این امکان نداشت
اون شب وقتی اومدی قلبم بعد از مدتها با خوشحالی تپید
دلیل اصلی من برای ترک خونه دانشگاه نبود...
من میخواستم اون حسی که روز به روز راجب تو بیشتر درونم موج میزد رو نابود کنم
اما نشد
نشد مرد من اونجا هم با دختری دوست شدم که منو یاد تو مینداخت

جسیکا
وقتی میبوسیدمش چشمامو میبستم و اون لبای تو پر تورو تصور میکردم
دین من عاشقت بودم...

گفتم بیست و پنج سال بعد از تو زندگی کردم و اینم بگم مدیونی اگه فکر کنی تلاش نکردم تا دوباره تورو برگردونم
سه سال تمام دنبال یه راهی بودم اما راهی نبود
رووینا به شیاطین سر چهارراه اجازه نمی‌داد تا با من معامله ای کنند
آره من بهت قول دادم که تورو برنگردونم
اما اگه میتونستم

من در حسرت بودم
حسرت تو
دین اون سالی که تو برزخ گیر افتادی رو یادته
من گفتم دنبالت نگشتم
گفتم دنبال راهی نبودم که تورو برگردونم
ولی باور کن دروغ گفتم
من فقط نمی‌خواستم بهت بگم که شکست خوردم ، چون همیشه از تحقیر شدن دربرابر تو بیزار بودم

دین
تموم این بیست و پنج سال از برگردوندن تو تا امید نشدم ، حتی به این فکر کردم که اگه برای برگشتن تو راهی نیست ، من بیام پیشت...

پس هربار که در این مدت به شکار میرفتم ، با آروزی مردنم قدم برمیداشتم

دین ، من گفتم ازدواج کردم اما باور کن بعد از تو حتی یک بارم از صمیم قلب لبخند نزدم
می‌خندیدم اما با درد با بغضی که پشت لبخند مخفی شده بود
بعضی که اگه تو بودی متوجه ی اون می‌شدی
من شادی رو فراموش کردم ، حتی تولد پسرمم نتونست شاد بودن رو بهم برگردونه

هر لحظه به تو فکر میکردم و هر شب پشت فرمون ایمپالای داخل گاراژ تورو کنارم تصور میکردم و موسیقی های تورو گوش میدادم
راستش اونقدر هم که همیشه میگفتن آهنگات بد نبودن ، من فقط دلم میخواست سربه سرت بزارم

هنوز اون صورت بی‌نقصت جلوی چشمامه
همون صوتی که با کیکی که برام خریده بودی زدم توش...

مرد کاش پیشم بودی
پیشم بودی تا میدیدی سمی کوچولوی تو دیگه بزرگ شده
میدیدی موهای سفیدم رو
میدی که صورتم چه قدر پر از چین و چوروک شده
دین اگه بودی مطمئنم اینقدر شکسته نمی‌شدم
اگه بودی مطمئنا هنوزم زیبا بودی...

دلم برات تنگ شده
حس میکنم دیگه دارم میام پیشت

*بابا با کی حرف میزنی ؟

پسرمه
میبینیش شبیه توئه اما نه به زیبایی و بی عیبی تو

*بابا

چشمای اشکیم رو بهش دادم
من بالاخره داشتم میمردم
داشتم میومدم پیشت دین
دلم میخواست ببینمت و بهت اعتراف کنم
حتی اگه مسخره ام میکردی
تو حتما توی بهشت ، توی یه خاطره شادی
اما من هرجور شده پیدات میکنم دین...

*بابا چیزی نیست میتونی بری

دستمو روی دست پسرم گذاشتم و آخرین لبخندمو زدم
لبخندی که واقعی نبود...
من مردم...

#S_M_H
(:لطفا نظرتونو بگید و حمایتم کنید:)

#S_M_H(:لطفا نظرتونو بگید و حمایتم کنید:)

Hoppla! Dieses Bild entspricht nicht unseren inhaltlichen Richtlinien. Um mit dem Veröffentlichen fortfahren zu können, entferne es bitte oder lade ein anderes Bild hoch.
( Wincest )( j2 ) Supernatural / season 15 Continuation of the last partWo Geschichten leben. Entdecke jetzt