به سمی خودم نگاه کردم
اون حرفی که توی سر من بود سرزنش نبود من خوشحال بودم و غمگینخوشحال از اینکه بیخیالم نشد و غمگین از اینکه اینهمه سختی کشیده
اما حرفی که من دلم میخواست بگم این بود
دلم میخواست راجب اون حرفش بودنم
راجب اینکه گفت °°°من عاشقتم دین°°°دلم میخواست بهم بگه این یه حرف بیهوده و از سر دلتنگی نبوده
دلم میخواست بفهمم اونم مثل منه
اونمدلم میخواستم ازش بشنوم که سمی کوچولوی واقعا عاشق منه
عاشق منه که به خاطرم اینهمه سختی کشیده+دین
-چیزی برای سرزنش کردن نیست ، فقط خوشحالم و ناراحتبه سم نگاه کردم
-خوشحالم از اینکه اونوقت بهم دروغ گفتی و هیچوقت بیخیالم نشدی ، اما ناراحت از اینکه بهم دروغ گفتی و اینهمه سختی کشیدی
+ولی تو عصبانی هستی دینخندیدم
آره اون بِچ منو خیلی خوب میشناسه
من عصبانی بودم از خودم
از خودم که وقتی از برزخ اومدم دروغش رو باور کردم و سرزنشش کردمبه حالت عصبی به فرمون ضربه زدم
-آره عصبی ام مرد ، عصبی ام سمی از اینکه بهم حقیقت رو نگفتی و گذاشتی بابتش سرزنشت کنمو...
+دینیه لبخند عصبی به سم و نگاهم رو به جاده دادم
-سم من معذرت میخوام ، من نمیخواستم به خاطرم اینقدر عذاب بکشی
آره حرفی که توی دلم بود رو زدم
+چیزی برای معذرت خواهی وجود نداره دین ، نه از من
نگاهم رو بهش دادم
اون مثل همیشه بود اما غمگین تروقتی بهم میخنده
میتونستم غم رو توی خنده هاش ببینم
خنده های اون دروغهپیچ رو دور زدم و با دیدن پدرم جان که بیرون از خونه ای وسط یه مزرعه ایستاده بود و ویسکی میخورد ، ماشین رو توقف کردم
-فکر کنم دیگه رسیدیم
میتونستم نگاه خیره ی سم به خودم رو متوجه بشم
نگاهی که با غمش حالمو بد میکرد-سم اگه همینجوری بهم نگاه کنی فکر کنم کور بشی
با قصدی که از حرفم داشتم خندیدم و به سم نگاه کردم
-نگاه کردن طولانی مدت به خورشید آدم رو کور میکنه
و به هدفم رسیدم
سم خندیدمن ، من واقعا عاشقشم
حال خرابش حالمو بد و خندهی اون حالمو خوب میکنه
دروغ گفتم اگه بگم با دیدن اون چال لپاش چه طور دلم میلرزه+تو اصلا تغییر نکردی ، جِرک
خندیدم و در ماشین رو باز کردم
ESTÁS LEYENDO
( Wincest )( j2 ) Supernatural / season 15 Continuation of the last part
Fanfic📌وضعیت: متوقف شده.🪧🤎 سوپرنچرال / فصل 15 ادامه قسمت آخر : احساسی غیر از برادری ، احساسی به نام عشق Supernatural / season 15 Continuation of the last part: A feeling other than brotherhood, a feeling called love ... من عاشقت بودم و حتی مرگ من هم ن...