خب امم..هاییی :"✨ داستان از اونجایی شروع شد که من دنبال یه جایی برای تعریف کردن از روزم یا گفتن حرفام یا همچین چیزی میگشتم. و از اونجایی که تقریبا مطمئنم کسی اینو قرار نیست بخونه، واتپدو برای اینکار انتخاب کردم. دلیلیم که دوست ندارم کسی اینارو بخونه اینه که از اینکه بقیه با خود واقعیم رو به رو بشن میترسم و ریکشنشونو نمیتونم پیش بینی کنم.. خب فکر کنم همین کافی باشه•~•