مین یونگی هرگز فکرش رو هم نمیکرد یه پسر مو یاسی که توی یه غذافروشی ساده کار میکرد ، انقدر حال قلب و مغزشو دگرگون کنه! اون هیچ ایده ای راجب اینکه چطور یه پسر کوچولو تونست به راحتی تمام زندگیش رو توی دستاش بگیره نداشت. اما آیا عاشقانه ای که اونها میسازن به راحتی پیش میره؟! خلافکار ایته وون برای محافظت از چشم عسلیش دست به چه کارایی میزنه؟ اگه این بین کسایی هم باشن که تحمل دیدن اون دو نفر رو نداشته باشن چی؟ کاپل : یونمین ژانر: رومنس ، انگست ، اسمات ، دارک ، معمایی/جنایی "فصل دوم: اسپرینگ دی [روز بهاری]"