همزمان چند حس مختلف رو حس میکرد.باید هرچه سریعتر با لوهان حرف میزد.هرچند هنوز هم بهش اعتماد نداشت ولی ریسک کردن روی جون بکهیون چیزی نبود که بخواد انجام بده.
بالاخره اون پسر کوچیکتر رو به دکتر درمانگاه سپرد و به سمت اتاقش راه افتاد.
میخواست تا قبل از به هوش اومدن بک با لوهان صحبت کنه.
به چند تا از افرادش گفت سریعتر لوهانو بیارن اتاقش.چند دقیقه بعد در اتاقش بدون در زدن باز شد و لوهان با لبخند بزرگ و سهون با اخم غلیظی وارد شدن.
حدس بلایی که اون شیطون کوچولو سر سهون اورده سخت نبود مخصوصا با اون زخم کوچیک و ورم روی لباش.حداقل میتونست به این نتیجه برسه دوستش هم زیاد بی میل نبوده.
با سرش اشاره کرد که بشینن.
چند دقیقه طولانی سعی کرد با مقدمه چینی شرایط بکهیون رو توضیح بده. نمیخواست اون بتای باهوش بازم بهشون رو دست بزنه ولی با وجود اون اتفاق هنوز هم مورد اعتماد ترین بتای اونجا بود.لوهان با تموم شدن حرفای چان عمیقا توی فکر رفت. اون مثل هر کس دیگه ای وقتی این خبر رو شنید متعجب شد.
اون یه مورد واقعا خاص بود.
"ولی خیلی خطرناکه! "لوهان بالاخره به حرف اومد و توجه اون دو الفارو به خودش جلب کرد.
"منظورت چیه؟ "
اون بتا کمی به سمت میز چان خم شد
"یعنی اینکه ما با شرایط بدنیش آشنا نیستیم و تو اونو مارک کردی! "
چهره کلافه چان کم کم به کنجکاوی نزدیک میشد
"ممکنه بهش آسیب بزنه؟ "سکوت لوهان چیز خوبی نبود ولی قرار نبود اجازه بده اون نیمه امگا از دستش بره.
*
بعد از کلی حرف بالاخره قرار شد یه سری آزمایش مخفی انجام بدن ولی قبلش باید از یه سری چیزا مطمئن میشدن و تمرینای زیادی لازم بود.
هرچند که اون بتا گفته بود احتمال ازاد شدن فرومون ها از بدن بک وجود نداره ولی بازم میخواست امتحانش کنه.
با تمام وجودش امیدوار بود حرف اون پسر با موی بلوند درست در نیاد چون اونوقت همه چیز سخت تر میشد.
*
با نفرت به لوهان نگاه میکرد؛ باورش نمیشد قبل از اومدن به اتاق چان مجبورش کرده اونو ببوسه و لعنت به غریزه ای که هنوز به اون بتای عوضی داشت.به محض رسیدن به راهروی خلوت جنوبی دوباره لوهان جلوش قرار گرفت.
لبخند مرموزی میزد و دستشو روی سینه سهون میکشید.
"دیگه وقت رفتنه مرد سکسی من"سهون از روی تمسخر خندید
"چی باعث شده این فکرو بکنی که من متعلق به توام؟ "
"نمیدونم! شاید رد قرمزی که چند ساعت پیش روی گردنم درست کردی"
YOU ARE READING
ᴛʜʀᴏʏ
Fanfictionتعادل! کلمه ای که بعد از به وجود اومدن اون قوانین مسخره تعریف شد. تعادلی بین سه گونه آلفا، بتا و امگا... تعادلی که جایگاهی برای بیون بکهیون نداره؛ کسی که خطرناک محسوب میشه فقط چون جز هیچ گونه ای نیست و بعد از 18سال قراره مورد آزمایش قرار بگیره. آز...