chapter 41 🌙💫

18 6 5
                                    

قلبم نمی داند چه کند ؟
بر سر بیراهه ای ایستاده است ...
بیراهه ای که مسیر راهزنان است ...
آن ها هر چه را که قلبم داشت بردند ...
آن ها ... آن ها تو را بردند ...



ایی حال خودم که به هم خورد نمی‌دونم شما چجوری اینو تحمل میکنید خدا وکیلی متنفر شدم من هیچوقت عاشقانه نمینویسم اکثرا البته شایدم به سرم زد و نوشتم ولی نمی‌دونم اون روز چی زده بودم (: 😂😂😂🤷💆

Aysi Books Where stories live. Discover now