انگشتش رو از ظرف نوتلا بیرون اورد و داخل دهنش فرو کرد و مک پرصدایی بهش زد
- امممم.
مرد با خستگی لپتابش رو بست و سمت اتاق بیبیش قدم برداشت با شنیدن مک های پرسروصدای دختر به انگشتای نوتلاییش لبش رو گزیدو دختر رو از پشت بغل کرد
با فرو رفتن داخل بغل گرم ددیش هینی کشید
- ددی!
زیر لب گفت و نگاه متعجبش رو به مرد دوخت
مرد با دیدن تعجب دخترکش لبخند محوی زد سرش رو سمت گوش دختر خم کرد و دستش رو، روی شکم بیبیش کشید و با لحن خمار زیر گوش دختر گفت
- بنظرت طعم نوتلا با د.یک ددی چقدر ممکنه خوشمزه بشه؟
دستش رو از دامن کوتاه دخترکش رد کرد و انگشت بلندش رو بین پاهای لخت دختر کشید
- ددی.
حلقه دستش رو تنگ تر کرد
- دلم برای داغی حفره دهنت دور د.یکم بدجور تنگ شده بیبی نظرت چیه با زبون داغت ددی کوچولو رو بیشتر هارد کنی؟
YOU ARE READING
Daddy or baby ?
Short Storyبیبی بوی /بیبی گرل/کیتن /ددی /مامی.... فانتزی دوس داری ؟؟! 🌈دنبال کینکای ددی و بیبی میگردی؟🔞 این بوک مجموعه همه ایناس 🦋 بیا و از خوندنشون لذت ببر بیب ;)