بیبی : *پن.تی صورتی رنگش رو پوشید و موهاش رو با کش زردش خرگوشی بست*
بریم که اجازمو از ددی بگیریم.
ددی : *شبکه های تلوزیون رو عوض کرد و دنبال برنامه ی سرگرم کننده ای گشت با صدای قدم های بیبیش سرش رو برگردوند و نگاهی به سرتاپای بیبیش انداخت*
چشمام چه کوچولوی خوشگلی رو میبینن.
بیبی : *بعد از چک کردن خودش توی آینه سمت ددیش راه افتاد و لبخند پهنی به تعریف ددیش زد*
چشمای این ددی خوشگل میبینه.
ددی : *نیشخندی زد و روی رون پاش چندبار ضربه زد تا بیبیش بره و روش بشینه*
این خوشگل کوچولو چرا انقدر شیرین زبون شده؟
بیبی : *با ناز سمت ددیش رفت و روی پاش نشست گونه اش رو بوسید و با لحن کیوتی زمزمه کرد*
برای مجوز گرفتن از یه ددی خوشگل.
YOU ARE READING
Daddy or baby ?
Short Storyبیبی بوی /بیبی گرل/کیتن /ددی /مامی.... فانتزی دوس داری ؟؟! 🌈دنبال کینکای ددی و بیبی میگردی؟🔞 این بوک مجموعه همه ایناس 🦋 بیا و از خوندنشون لذت ببر بیب ;)