با حس کردن گرمای کا.م ددیش روی رون پاش نا.له کوتاهی کرد و چشم هاش رو بست
دستمال گرم و مرطوب چند ثانیه بعد روی پوست قرمزش قرار گرفت و مایع سفید خیلی زود پاک شد
دست های مرد دورش حلقه شد و بدن ظریف دختر رو روی تخت گذاشت
پیشونی عرق کرده اش رو بوسید و کنارش دراز کشید
پلک های دختر از هم فاصله گرفتن ولی دوباره روهم هم برگشتن
هوای اتاق گرم بود و نیازی به پتو نبود
مرد موهای مشکی دختر رو از روی صورتش کنار زد، به تاج تخت تکیه داد و از سیگاری که تازه روشن کرده بود کام گرفت
- حالا که روی بدنت پر از مهر مالکیتمه زیبا تر به نظر میای، دوست دارم تا صبح بهت خیره شم رویا و خواب ارزش از دست دادن این صحنه رو ندارن.
BINABASA MO ANG
Daddy or baby ?
Short Storyبیبی بوی /بیبی گرل/کیتن /ددی /مامی.... فانتزی دوس داری ؟؟! 🌈دنبال کینکای ددی و بیبی میگردی؟🔞 این بوک مجموعه همه ایناس 🦋 بیا و از خوندنشون لذت ببر بیب ;)