با شنیدن اسمش از جا بلند شد و سمت ورودی رفت
دندونش به شدت درد میکرد و نمیدونست سردرد عجیبی که توی سرش حس میکنه واقعیه یا توهم
روی یونیت خوابید و دست هاش رو روی شقیقه هاش کشید
پسری که روپوش سفید و ماسک داشت روی صندلی کنارش نشست، به نظر میومد دکتر باشه
- چرا دندونت درد گرفته؟
- نمیدونم احتمالا خرابه، اینو تو باید تشخیص بدی.
پسر خندید
- دهنتو باز کن.
دهنش رو باز کرد و پسر سریع دماغش رو گرفت و به صورت نمایشی اوق زد
- سالی چند بار مسواک میزنی؟
با اخم و تعجب جواب داد
- فقط گاهی اوقات یادم میره، اگر خسته باشم نمیخوای کارتو شروع کنی؟
پسر خندید و کاغذ کوچیکیو توی جیب جلوی سینه پیراهن مرد گذاشت
- من دکتر نیستم آقا!
صدای زنونه ای از بالای سرش شنید
-تو باز کارتو ول کردی اومدی اینجا؟ میخوای این ترمم بیوفتی؟
پسر سریع بلند شد و بعد از چشمک کوتاهی پشت کوریدور ناپدید شد
مرد کاغذ رو از جیبش در اورد
یک شماره تماس که زیرش نوشته شده بود
" میتونیم بازهم همو ببینیم آقا؟ "
ESTÁS LEYENDO
Daddy or baby ?
Historia Cortaبیبی بوی /بیبی گرل/کیتن /ددی /مامی.... فانتزی دوس داری ؟؟! 🌈دنبال کینکای ددی و بیبی میگردی؟🔞 این بوک مجموعه همه ایناس 🦋 بیا و از خوندنشون لذت ببر بیب ;)