ترسیده گوشه دیوار تو خودش جمع شد و نگاهش رو به میسترس عصبیش دوخت
- چند بار باید بهت بگم؟
سرش رو پایین انداخت و سعی کرد صداش نلرزه
- معذرت میخوام، میسترس.
زن دست اس.لیوش رو بین انگشتهاش گرفت و فشار داد که دختر از درد دستش نا.له خفیفی کرد
با کشیده شدن موهاش توسط زن بزرگ تر ادامه حرفش رو خورد و جیغی کشید
- بهت گفته بودم از کنارم جم نمیخوری نه؟
دخترک با چشمهای خیس نگاهش رو به زن داد
- بعد باید تو بغل یکی دیگه روی تاب ببینمت، هوم؟
زن جثه کوچیک دختر رو از دیوار دور کرد و سمت اتاق بازی کشید
- وقتی از سقف اویزونت کردم و به ازای هر خنده ای که کنار اون کردی بهت درد دادم ببینم باز چیزی که مال منه رو به بقیه میدی یا نه کوچولو!
YOU ARE READING
Daddy or baby ?
Short Storyبیبی بوی /بیبی گرل/کیتن /ددی /مامی.... فانتزی دوس داری ؟؟! 🌈دنبال کینکای ددی و بیبی میگردی؟🔞 این بوک مجموعه همه ایناس 🦋 بیا و از خوندنشون لذت ببر بیب ;)