چشمهاش رو چرخوند و جونگکوک رو که داشت غذاش رو تموم میکرد، تماشا کرد.
ابرویی برای خودش بالا انداخت:- به خاطر این بچس که همه چیز از جمله این غذا انقدر خوشمزه و لذت بخش به نظرم میاد!
جونگکوک وقتی غذاش رو تموم کرد، بهسمت تهیونگ برگشت:
- ممنونم، خیلی خوشمزه شده!
و بعد بلند شد و دوباره کمی نودل توی کاسهاش ریخت. صدای تهیونگ رو شنید که با لحنی حق بهجانب میگفت:
- من فقط چند تا سبزی خورد کردم، از خودت تشکر کن؟!
جونگکوک ریز خندید و بعد از ریختن چند تکهی گوشت و سبزیجات روی نودلهاش، چهار زانو جلوی تهیونگ نشست:
- باشه به هر حال.
تهیونگ اخم کرد و کاسهاش رو کنارش گذاشت و کمی بهسمت جونگکوک متمایل شد.
جونگکوک از اخمش ترسید و متقابلاً کمی عقب رفت.بازم اشتباه کرده بود؟
چرا یهو اینجوری میشد؟
باز هم جنزده شده بود؟
تهیونگ دستش رو روی رون جونگکوک گذاشت و نذاشت عقب بره. کاملاً نزدیکش شد و توی چشمهای مضطرب خرگوش ترسیدهاش خیره شد:
- نکنه از اینکه باعث آسیب دیدنت شدم میخوای تشکر کنی؟
جونگکوک چند باری پلک زد و با لحنی که سرشار از تعجب بود گفت:
- چـچی..؟!
تهیونگ بیتفاوت به سوالش از روش بلند شد و دست به سینه نشست:
- یه اشتباه دیگه خرگوش... برای یه روز خیلی زیاده!
با اعتماد بهنفس تمام گفت و باعث شد جونگکوک به عقل فرد روبهروش شک کنه. تهیونگی که تا چند لحظه پیش، خوش اخلاقترین آدم روی زمین بود، و حالا...؟!
چرا منظورش رو اشتباه فهمیده بود؟
اصلاً چرا مثل بچهها رفتار کرد؟- تهیونگیهیونگی... من منظورم این بود کـ...
تهیونگ به سمتش خیز برداشت و بعد از اینکه کاملاً اون رو کف زمین خوابوند، روی بدنش خیمه زد و دستش رو جلوی دهنش گذاشت و نذاشت حرفش رو پایان بده:
- هیس، به توضیحت نیازی ندارم.
جونگکوک متعجب به چشمهاش خیره شد و بعد از چند ثانیه تهیونگ فقط دستش رو از روی دهنش برداشت:
- خب، چرا داری.. اشتباهاتم رو میشمری...؟ من حتی مطمئن نیستم اشتباه بوده باشن... پس تو چرا..
وقتی نگاهش کاملاً به چشمهای وحشی تهیونگ که جدی نگاهش میکرد خورد، تصمیم گرفت حرفش رو ادامه نده.
مظلومانه به تهیونگ نگاه کرد و نمیدونست که پسر بزرگتر چقدر از این صحنه لذت میبره.
DU LIEST GERADE
'⋆『Black Diamond』
Fanfictionبا اومدن رئیس شرکت، همه توجهشون به اون سمت جلب شد. رئیس کیم و پارنتری که امشب انتخاب کرده بود با لباسهای ست و دستهای درهم قفل شده به همه خوش آمد گفتن و در آخر، سر یک میز ایستادن. '⋆ - ددیت میدونه اینجایی و بیش از حد خودت خوردی؟ جونگکوک با لفظ...