یوری رو دید که به سمت اتاق پادشاه میره ، بدون جلب توجه دنبالش رفت نزدیک اقامتگاه پادشاه شد ،کمی اونجا گوش وایساد
÷قربان پادشاه گفتن کسی داخل نشه
پوزخندی زد:خودم دارم میشنوم
به سرعت ازونجا دور شد
******
صبح با دل درد از خواب بلند شد و دستشو رو، زیر شکمش کشید و اخم کرد
برگشت و با ندیدن یونگی اخمش غلیظ تر شد: وحشیاز جاش بلند شدو سمت حموم رفت، یونگی براش از تمام لوسیونا و گل ها تهیه کرده بود
وارد وان پر از شیر شد و سعی کرد به امروز که چقدر میتونه براش زجر اور باشه فکر نکنهبعد از حموم کردنش مشغول انتخاب لوسیون شده بود که با دیدن عصاره وانیل فکرش دوباره درگیر جونگ کوک شد
(فلش بک
سرشو داخل گردن یوری برد و نفس عمیقی کشید
-دیوونم میکنی
+اِیییی پدر منو به ادم دیوونه نمیده
-اگه اون ادمو دخترش دیوونه کرده باشه چی
+خببب اون موقع شاید برات یه طبیب پیدا کنه
-کدوم طبیبی مثل بوی تو میتونه منو خوب کنه وانیلای من
پایان فلش بک)
لوسیون توت فرنگی رو برداشت و استفادش کرد ،لباساشو پوشید و رفت اتاق خودش تا کامل حاظر بشه
*********
شین سو درحالی که جلوی اینه بزرگی نشسته بود و موهاشو شونه میکرد گفت: امروز روز ازدواجمونه
جونگ کوک روی صندلی روبه تخت نشسته بود و به لباسایی که برای عروسی براشون اماده کرده بودن خیره بود
ارنج دستاشو روی زانوهاش گذاشت و سرشو با دستاش گرفت: میدونم×واقعا میخاید فراموشش کنید
شین سو با بغض گفت و از تو اینه به جونگ کوک خیره شد
-اره....دیگه فراموشش کردم
شین سو از جاش بلند شد و روبه روی جونگ کوک ایستاد: نگران نباشید...بعد از مراسم ازدواج اینجارو ترک میکنیم تا شما راحت تر باشید
خم شد و با دستاش صورت جونگ کوکو قاب گرفت و به چشماش زل زد
جونگ کوک پاشد و سمت در رفت:تو فقط حاظر شو
صدای کوبیده شدن در کشویی اتاق باعث شد شین سو چشماشو لحظه ای ببنده
قیافه خنثی ایی به خودش گرفت: بالاخره از شرش راحت میشیم جونگ کوکا******
خودشو اماده کرده بود، چرخی جلوی اینه قدی زد و خودشو برانداز کرد
درسته یوری لباسیو پوشیده بود که جوگ کوک اونو به عنوان لباس عروسیشون بهش هدیه داده بود

ESTÁS LEYENDO
forbidden Love (completed)
Fanfiction+ التماست میکنم _ باید درس خوبی برای بقیه بشی ملکه من یونگی روبه جونگ کوک کرد و با لحن خنثی ایی گفت _ برو ازش لذت ببر جونگ کوک فهمیده بود یونگی از همه ماجرا خبردار شده و اگه جلوی اهالی قصر به عشقش تجاوز نمیکرد مساوی بود با مرگ هردوشون (کپی ممنوع) Co...