شکوفهها رو میبینی؟
زمستون تموم شد .
بیا بهآر و آغاز کنیم ...انگلستان_سال 2021 میلادی
میدونم که خیلی اوقات فکر میکنی هر کاری بکنی نمیتونی بهش برسی .
میدونم که خیلی اوقات اون قدر میترسی که میخوای دست از تلاش برداری و فقط بشینی یه گوشه و ترسها رو از خودت دور کنی .اون قدر ترسها خستهات میکنند ، اون قدر انرژیت و از بین میبرند که دیگه هیچ توانی برای ادامه دادن نداری ، که دیگه هیچ ذوقی واسه لبخند زدن نداری .
یه گوشه بی حرکت میایستی و به بی کرانگیِ آسمون خیره میشی و از خودت میپرسی :
پس کِی تموم میشه ؟
پس کی زندگی روی خوشش رو به ما هم نشون میده ؟میدونم یه وقتهایی از خودت متنفر میشی بابت کارهایی که کردی ، حرفهایی که زدی ،راه هایی که باید میرفتی و پاهات قفل کرده،قدم از قدم برنداشتی ...
همهی اینها رو میدونم .
همهی اینها رو درک میکنم .اما باید بدونی که همهی آدم ها پر از ترس های مختلفن ، که همهی آدم ها پر از نقصن که هیچکسی تو دنیا نیست که اشتباه نکنه که هیچکسی تو دنیا نیست که پاهاش قفل نکنه و زبونش از ترس نگیره .
که اگه یه شب از غصه خوابت نبرد ،هزار تا آدم تو دنیا هستن که دقیقا بخاطر یه غصه ای که بدجور به غصهی تو شبیه هست ، خوابشون نمیبره.
که اگه یه روز ، روز بدی بوده ، هزار تا روز دیگه میاد که تبدیل به بهترین روزای زندگیت میشه .
دیوونه ، کی دیده که زمستون بمونه ؟
کی دیده که شب تموم نشه و خورشید بالا نیاد ؟بر فرض هم که بمونه!
برو تو زمستون برف بازی کن ، شب که شد برو جلوی پنجره شیفتهی آسمون و ستاره هاش شو.ترسیدی ، دستت و بگیر به دیوار که نیوفتی، اشتباه کردی ، یقه خودت و بگیر اما بعدش فراموش نکن که تو با همهی این نقصها زیبایی ...
فراموش نکن که تو تا وقتی یه قلب تو سینهات داری که پر از عشقه ، با همهی آدم های دنیا فرق داری .
زین همون کسی بود که فراموش نکرد با تموم نقصهایی که تو رابطشون وجود داشت ، هنوز راهی برای نفس کشیدن بود .
و اون راه ، همون راه عشق بود .
راهی که دست به گریبانش شد و خودش و هری رو از دل چاه بیرون کشید .راهی که تونست تو ظلمتها و تاریکیها نشونهها رو بهشون نشون بده و قدمهای بعدی رو برای اون ها ترسیم کنه .
ماشین جلوی در خونه ایستاد و زین و هری با چمدونهایی که دستشون بود از ماشین پیاده شدند .
YOU ARE READING
Spring dreamer. |zarry|
Fanfictionاینا رو برای تو می نویسم. چون این قصه، قصه ی من و توئه... قصه ی رویاهایی که گم شده بودن...