خب خب ازونجا که هفته قبل زیاد منتظرتون گذاشتم این هفته خواستم جبران کنم و تصمیم گرفتم یه پارت جدید مهمونتون کنم😛....سر این پارت نمیدونم چطو نمردم😁
...........مایک: هی.. چی شده چرا خشکت زده؟
وین به خودش میاد
وین: هیچی.. بیا ازینجا بریم
وین آروم پشت سر برایت میره
مایک دنبالش میدوه
مایک: صبر کن با هم بریم
وین زیر چشمی به برایت نگاه میکنه و آروم از کنارش رد میشه
.............
تون تاوان: باورم نمیشه مجبورم این ترمو اینجا باشم
برایت: تا چشم رو هم بزاری میگذره
تونتاوان: خوبیش اینه توام اینجایی وگرنه فکر نمیکنم تحمل کنم
برایت لبخندی میزنه
برایت: سخت نگیر.. کم کم عادت میکنی.. تازشم اینجا کسی جرات نمیکنه چپ نگات کنه
تون تاوان: به هرحال مدرسه خودمو بیشتر دوست دارم
برایت: بس کن...نمیتونی یه ترمو تحمل کنی؟
تون تاوان نفس عمیقی میکشه
برایت: ببینم بابات مجبور بود این موقع سال تنهات بزاره؟
تونتاوان به برایت نزدیک میشه
تونتاوان: خودت بهتر میدونی اینا همش بهونه است..
برایت بهش نگاه میکنه
تونتاوان: هرسال یه بهونه جور میکنن و منو میفرستن اینجا.. مثلا من و تو رو بهم نزدیکتر کنن
برایت: فهمیدن این چیزا کار سختی نیست
تونتاوان با اخم به اطراف نگاه میکنه
تونتاوان : تو که هیچوقت چیزی نمیگی..اوضاع رو هم واسه خودت سخت کردی هم من
برایت: خوشم نمیاد در این مورد حرف بزنم.... بریم سر کلاس
.............
دیو: به نظرت کل ترمو اینجا میمونه؟
دریک نیم نگاهی به دیو میندازه