part 38

164 61 6
                                    

اول از همه
پارت قبلی نه یه دونه ووت داشت نه یه دونه ویو...
واقعا کسی نبود...اوکییی من واسه خودم این بوک مسخره رو مینویسم
ولی اگه بودین...میشه...یه کامنت ریز بزارین..؟ اصلا یه نقطه...اره یه نقطه.....من فقط بفهمم هستین...(همین الان شوخی ندارم وگرنه تفنگ خودمو میکشم بیرون و به همتون شلیک میکنم "-" )

توجه تان را به این جلب میکنم

توجه تان را به این جلب میکنم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

بعد یه چی دیگه...بعضی پارتا بیست تا ویو میخوره (عاوره میخوام حجم ریدر های زیادمو به رخ بکشم)
بعد میبینم ۷ نفر ووت دادن...خب این حقه؟
درسته؟ صحیحه؟
نه بمولا...دیگه من داره دستم برا نوشتن میاد نرینین توی ذوقم خو..
تازه میخوام بیشتر بنویسم براتون پارتارو طولانی تر کنم...ولی میترسم گشادی بر شما عزیزان غلبه کند و  نشنین بخونین...
سو...

بگین چیکار کنم...(اره اره بگین الان)

بنویسم میخونین؟(وقتی پارتا طولانی میشه که نصف بیشترتون بگین اره پس به انگشت های زیبایتان بوسه ای میگزارم و بروید بگویید خیر یا بلی...)
چقد حرف زدم وای وای...
اگه تا الان خوندین .... باو افرین به معرفتتون(هیشکی نخونده  :"))
اگرم که فرشته ای سقوط کرده از اسمان هستید یک کامت بگزارید و بگویید " ما و معرفتمان تا اینجا زر زدن های پر بهایت رو خواندیم "
ببخشید خیلی زر زدم بریم سراغ پارت... هیهی...

____________________________________________

(از زبون جیمین برای اولین بار "-" )

سهون همه پتو رو برداشتی..

بیدار هم که نیستی کسی هم که نیست باهاش حرف بزنم من اصلا خوابم نمیبره هیچ دوست و رفیقی هم توی این دنیا ندارم
یونگی..؟ عا اون خرس خسته؟ اون که بهم پیام داده ولی قرار نیست سین بزنم
باید یاد بگیرم به بقیه زیاد اهمیت ندم باید با خودش مثل خودش رفتار کنم تا حساب کار دستش بیاد پسره تخصو
صدای زنگ گوشیم بلند شد و از جام پریدم به سمت گوشی تا صداش بقیه رو بیدار نکنه
مادرفاکر یونگی !
قطع کردم

یونگی : حالم ازت به هم میخوره اوکی؟

جیمین : به عنم

یونگی : تو چرا اینجوری میکنی اگر ناراحتی بگو خب بچه تخص

جیمین : تو چرا نصفه شبی زنگ میزنی خواب بودم؟

یونگی : چون اعصابم خورد شد لعنتی یه هفته شده که رفتی مسافرت تو این یه هفته تنها کاری که کردی اینگور کردن منه ؛ دورت ادم اومد مارو تف کردی اونور؟ گیم میزنی یا چمیدونم با سهون میخوابی اصلا برام مهم نیست فقط مجبور نیستی اینجوری تخص رفتار کنی سه روزه سین نمیزنی در حالی که میگی کار داشتی؟

ولی اوه فاک متاسفم جیمین من همون دختریم که توی اینستا باهات بیست و چهار ساعته چت میکنه...
تو فقط وقت منو نداری چرا اینو صاف تو صورتم نمیگی که دیگه نمیخوای مزاحمت بشم یا دیگه  زنگ بزنم حرف بزنم سلام بدم...چرا نمیگی...

جیمین : آهههه....خیلی پیام طولانی ای فرستادی نمیتونم بخونمش

یونگی : اره درسته...الان پاکش میکنم...

You....Where stories live. Discover now