𝘼𝙏𝙊𝙏-𝙁𝙊𝙐𝙍****🕓

118 28 43
                                    


"حتما باید بدون خش خوردگی، ضرب دیدگی، ضد آب و همچنین بدون حاشیه ی داخلی باشه."

"بله."

"اگه جنس چوبی که براش استفاده شده، راش نباشه پسش میدم و علاوه بر اون از دست شرکت سازنده و فروشنده ی واسط شکایت می‌کنم. راستی امروز چندمه؟"

"ششم ژوئیه. میگم این روزا که دیگه کسی جعبه ی چوبی برای ویولون استفاده نمی‌کنه. ما میتونیم یه هارد کیس یا سافت کیس سفارش بدیم؟"

گالف با شنیدن این حرف وسط سالن بزرگ فروشگاه ایستاد. دستاش رو پشت کت بلند مشکیش حلقه کرد و به سمت مایلد برگشت.

"چیزی گفتی؟"

"یه جعبه ی چوبی! همین الان ثبتش کردم."

"تا دو هفته مهلت دارن که تحویلش بدن."

"دو هفته."

"رنگش کاراملی باشه."

"نوشتم کاراملی."

مایلد کیف لپ تاب رو شونه ش فیکس کرد. علاوه بر لپ تاب، یک کیف بزرگ روی شونه ی چپش، دو تا پوشه ی فایلی زیر بغلش و در آخر تبلت بزرگی توی دستش داشت. یک ساعتی می‌شد که با عجله و قدمایی تند پشت سر گالف راه می‌رفت و مشغول ثبت سفارشاش بود.

"اگه قرار بود اینترنتی سفارشمون رو ثبت کنیم پس اینجا چیکار می‌کنیم؟ من خیلی خستم. "

"فقط می‌خواستم از نزدیک کیفیت کارشون رو ببینم. کمک می‌خوای؟"

چشمای مایلد ریز شدن و عینکش رو با دست آزادش به سمت دماغش هل داد:" واقعا می‌خوای کمکم کنی؟ امکان نداره."

"البته! چرا که نه؟"

گالف یکی از پوشه های سبک رو از زیر بغل مایلد بیرون کشید:" اینم کمک. حالام به جای اینکه غر بزنی زودتر من رو ببر کمپانی. باید یه مرخصی برای امروز داشته باشم."

" دوباره گولم زدی!"

"امشب ناپدید شو و باهام تماس نگیر متوجه ای؟ فکر کن اصلا وجود خارجی نداری."

"اما سخنرانی دانشگاه فرداست!"

"حواسم هست."

"پس شام چی میشه؟ نباید واست سفارش بدم؟"

گالف انگشتای کشیده ش رو روی لبه های پوشه کشید و با لحن سرخوشی پاسخ داد:" نیازی بهش ندارم. یه فروگن قراره میزبان امشبم باشه... "

°°°°°°°°°°

دینگ دینگ!

-چه خبر شده؟ همه ی آدما تصمیم گرفتن امروز بهم پیام بدن؟

میو زیر لب فحشی داد. صدای پشت سرهم نوتیفیکیشن گوشی، داشت خواب شیرینش رو بهم می زد. یکی از چشمای خواب آلودش رو باز کرد و برای ساکت کردن موبایلش، دستش رو روی تخت گردوند.

•𝐀 𝐓𝐡𝐢𝐞𝐟 𝐎𝐟 𝐓𝐢𝐦𝐞-⏱️✅Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang