با تمام توانم عصارو میکوبیدم رو کونش که از شوک دو متر پرید عقب دکتر که وضعیت و قرمز پررنگ دید اومد وسطمون سعی کرد عصا رو با دستش بگیره و در عین حال میگفت_ جناب کیم لطفا آروم باشید .
عصا رو بالا بردم تا باز بکوبم رو کون چوب صندل عن(همون یارو که زده بهش و میگ) که دکتر جلو پرید و عصا به سرش خورد.
صدای دانگی توی فضا پخش شد دکتر دستشورو قلبش گذاشت و گفت_ خدای پی دی نیم محافظمون باشه. چشماش بسته شد و یهو افتاد پایین
یکم خم شدم و به دکتری که دقیقا جلوی پامون بیهوش افتاده بود زل زدم ...اوکیی ریدم .....سرمو به آرومی بلند کردم و به چوب صندل نگاه کردم دیدم اونم داره کار منو تکرار میکنه لباشو تو دهنش جمع کرده بود
بلخره رفت بیرون و یه پرستار صدا کردن و بستریش کردن
روبه چوب صندل گفتم_بله خیلی غم انگیز به هر حال اسمت چیه؟
چوب صندل نگاهی بهم انداخت از نگاهش معلوم بود که اصلا ازم خوشش نمیاد ولی میدونین خوبی آیدل بودن چیه؟ شما روزانه میلیونها نفر میبینین که از شما متنفرن پس یه جورایی از یه حدی به بعد این جور آدما به شخمتون میشه پس بیخیال منتظر جوابش شدم.
نفس عمیقی کشید و گفت_جئون...جئون جونگکوک
با ابروی بالا رفته گفتم_الان من باید باور کنم؟
قیافش تاریک تر شد و نفس عمیق دیگه ای کشید و با حرص مشخص تو صداش گفت_باور کردن یا نکردنش به من ربطی نداره
پررو به ویلچر تکیه دادم و اگه پاهام سالم بود مینداختم روی هم با دست سالمم به پاها و دست شکستم اشاره کردم و گفتم _ولی اینا همش ربطش به توعه ... خوب داشتم میگفتم کارت ملی یا هر مدرک عکس دار معتبری که داری و رد کن بیاد
کلافه قیافشو جمع کرد و دستشو روی صورتش کشید ولی بلخره کیف پولش و در آورد و مدارکشو گرفت سمتم همم خوب انگار این یکی کارت ملیشه عکسش کنارش بود جئون جونگکوک متولد1997 از من کوچیک تره؟ جالبه جنسیت مرد جنسیت ثانویه آلفا
ها؟؟....آلفا...آلفا نمنه دی؟
سرمو کج کردم و بهش نگا کردم نکنه یه دمی شاخی چیزیه؟ برم چک کنم؟
_بیا جلو عمو ببینتت
جئون چشماشو توی کاسه چرخوند و جلو اومد دستمو بالا بردم و روی موهاش کشیدم واااوچقد موهاش نرمن به قدری که آدم دوس داره همیشه لمسش کنه.... کیم تهیونگ تمرکز کن ...تمرکز... یهو باهم چشم تو چشم شدیم حس میکردم چشماش تیره تر از قبله ... تووی قرنیه چشماش زل زدم چرا اینقد چشماش .... با صدای زنگ گوشیش به خودمون اومدیم و از هم فاصله گرفتیم سرفه مصلحتی کرد و صداشو صاف کرد من چم شده چرا زل زدم تو چشاش اههه ولی خوب اونم زل زده بود ... کیم تمرکز.... از اونجایی که چک کردم شاخ نداشت شاید دم داره؟ حتما همینه باید برم چک کنم
در حالی که پشتش به من بود داشت با گوشیش حرف میزد خوب بهترین فرصته !...ویلچر و جلو بردم و آروم بهش نزدیک شدم بخاطر کت و شلواری که تنش بود یکم از باسنش پوشیده بود حتما دمشو اونجا گذاشته وقتی کامل پشتش قرار گرفتم آروم با دست شکستم یکم از کتشو دادم بالا خوب این یه لحظه حساسه نفسمو آروم دادم بیرون و با اون یکی دستم باسنشو توی دستم گرفتم و فشار دادم
....
....
....
اون لحظه ها تو سریال هست که یهو همه کاراکتر ها ساکت میشن اوکی الان دقیقا انگار همه ساکت شدن
هر لحظه از حالت شوک‌ش کم میشد و تاریکتر میشد... باور کنین اگ شمام رو ویلچر یا دوتا پای شکسته و یه دست شکسته بودین جاتونو خیس میکردین
دسته های ویلچر و گرفت خم شد روم و من تا جایی که آناتومی بدنم اجازه میداد به عقب رفتم با لبای بهم دوخته شده از ترس و چشمای در اومده بهش خیره شدم
با فاصله چند میلی متری از صورتم وایساد
خوب بیاین برای مرگ دومم فاتحه بخونین و چند لحظه سکوت کنیم
جئون که انگار منتظر بود من حرفی بزنم با سکوتم اعصابش بیشتر خورد شد و توی صورتم داد زد_الان دقیقا چه غلطی کردیییی؟؟
آب دهنم و قورت دادم_ خوب... چیزه... امم.. میدونی اینجا نوشته بود که...ام
اینجوری جواب نمیده کیم تهیونگ ... بازیگریتو نشون بده...
صورتمو جمع کردم و چشمامو پر اشک کردم توی چشماش زل زدم و یهو بغضم ترکید و شروع به گریه کردم
جئون با دیدن ریکشنم یکم عقب تر رفت و عصبانیتش جاشو به تعجب داد
با هق هق گفتم_ تو... تو ...هقق تو با ماشین زدی بهم... بعد من.. بعد من حق ندارم یه نیشگون از..از کونت بگیرم...یکم دلم ...هق .. خنک شه..هققبین.. حتی..حتی نمیتونم..خودم برم جیش کنم.. هقققققق
با صدای گریه کردنم چنتا پرستارم اومدن داخل اتاق و با غیض به جئون نگاه کردن یکیشون که بوی وانیل میداد خم شد و اشکامو پاک کرد و گفت_گریه نکن آخه تو چقد کیوتی بهد برگشت سمت جئون و با حرص بهش چشم غره رفت اوکی الان شدید دلم میخواست زبونمو واس جئون تا ته در بیارم
پرستارا یکم بهم روحیه دادن و بعد از اتاق خارج شدن یکیشون که بوی تندی میداد رو به جئون گفت_اگه مراقب رفتارتون نباشین مجبور میشیم با پلیس تماس بگیریم
جئون درحالی که وسایلشو جمع میکرد زیر لب زمزمه کرد_ آروم باش فقط کافیه چند ساعت تحملش کنی وقتی مرخص شد از دستش خلاص میشی
ویت عه مینیت اگ من مرخص بشم کدوم جهنم دره ای قراره برم؟ ن پولی دارم... ن جاییو میشناسم و قطعا هیچ احدوناسی و نمیشناسم..اینجوری علیلم که هستم.. کجا برم..
با صدای جئون برگشتم سمتش
جئون_باید بریم مرخصت کنیم.. و از دست هم خلاص شیم
*مغز تیهونگ :لبخند خبیث با افکاری شیطانییی😈
CZYTASZ
وقتی که میمیری / Kookv
Fanfictionمن کیم تهیونگم یه خواننده مشهور با کلی دب دبه و کب کبه و خوب قضیه من از اونجایی شروع شد که من مُردم نه اشتباه نخوندی واقعا مُردم و از اونجایی که شانس عنی دارم به جای رفتن به بهشت و رسیدن به حوریای رنگا وارنگ با کون مبارک افتادم تو دنیای امگاورس-_- ت...
