غرشی کردم و بی اهمیت خواستم باز سمتش هجوم ببرم که توی بغل جونگکوک فرو رفتم جونگکوک دم گوشم گفت _ اروم باش امگا ... بدنم داشت اروم میشد که با حس ضربه ای توی سرم همچی توی تاریکی محض فرو رفت
/////////////
با حس سردرد و بدن درد عجیبی چشمام و باز کردم نور لامپ زیاد بود و دقیقا به چشمام میخورد دستم خواستم بالا بیارم و روی چشمام بزارم ولی انگار دستم جایی گیر کرده بود
سرمو برگردوندم و به دستم نگاه کردم ... جونگکوک خیلی محکم دستم و چسبیده بود و کنارم به خواب رفته بود
دست آزادم و بردم بین موهاش ... نرمی موهاش همیشه حس خوبی میده
با حس پیچیدن درد توی بدنم ابروهام توی هم رفت
^تو یه بدرد نخوری ... یکی میتونه به راحتی بکشتت و تو حتی نتونی انتقام بگیری
نه اینجور نیس^ جفتت ولت میکنه ... کی از یکی مثل تو خوشش میاد
اون عاشقمه هیچ وقت ولم نمیکنه
^بچت وقتی به دنیا بیاد با فهمیدن اینکه چجور پدری هستی ازت ناامید میشهاون اون ..نههه
^تو داری هوا و مواد این دنیا رو حروم میکنی
ساکت شوووو
^چرا نمیمیری تا همه از دستت راحت بشن
خفه شووووو ... نفسم تنگ شده بود و بالا نمی اومد
^ هه سه تا فرشته علاف توان ک چی ؟ اونام بلخره میفهمن چقد بدرد نخوری تو فقط یه تیکه آشغال بدرد نخوری ک هر کسی میتونه بندازتت سطل آشغال تو فقط این بدن و اشغال کردی بمیر و این بدن و پس بده
نه نه نه
به خودم پیچیدم ... من بدرد نخور نیستم ... من ...
^ تو یه تیکه گوهیی بمیر و این بدن و پس بده
سرم داشت میترکید و ایت صداهای توی مغزم داشت همچی و بدتر میکرد
^بمیر ... بمیررر.. بدردنخور بمیر.
از سرم برین بیرونن ... دیگ هوایی انگار وارد ریم نمیشد انگار ک هیچ هوایی بیرون نبود لرزش بدنم و حس میکردم
حس کردم تو جایی فرو رفتم یهو صدایی توی گوشم پیچید
_تهیونگ ... تهیونگ صدامو میشنوی... چیشدهصدای جونگکوک بود اشک توی چشمام جمع شد
جونگکوک _ تهیونگ حالت خوبه ... این فرمون ها چیه .. تهیونگ
من نمیخوام از جونگکوک دور بشم ... میخوام پیشش تا ابد بمونم .... میخوام پیشش بچه دار بشم و باهم بزرگش کنیم ...
حتی اگ با بچه کنار نیام ... جونگکوک تنهام نزارر
یه طرف صورتم سوخت .... یهو از جام پریدم
VOCÊ ESTÁ LENDO
وقتی که میمیری / Kookv
Fanficمن کیم تهیونگم یه خواننده مشهور با کلی دب دبه و کب کبه و خوب قضیه من از اونجایی شروع شد که من مُردم نه اشتباه نخوندی واقعا مُردم و از اونجایی که شانس عنی دارم به جای رفتن به بهشت و رسیدن به حوریای رنگا وارنگ با کون مبارک افتادم تو دنیای امگاورس-_- ت...