part 6

273 53 14
                                    

از زبان نویسنده :

بعد دو ساعت بالاخره کار اتاقش تموم شد که ساشا زنگ زد و گفت که باز هم باید بره آشپزخونه تا ظرفا رو بشوره .هنوز روز اوله وانقد کار کرده که الانش هم خسته شده ولی خب ارزشش رو داره اون باید پولاش رو جمع کنه تا خونه قبلیشونو یا اجاره کنه یا اگه شد بخره . بالاخره پیکر برادر و مادرش زیر خاک حیاط اون خونه بود هست.

دستمال ها و سطل اب رو برداشت و به طرف آشپزخونه راه افتاد . سمت ظرفشویی رفت و اه بلندی کشید و با خودش گفت اخه مگه تو این خونه چند نفر زندگی می کنند که اینهمه ظرف کثیف میشه ولی بعدش دید خب وقتی چند نوع غذا و دسر درست میشه باید هم این همه ظرف کثیف بشه .

پیشبند رو برداشت ولی وقتی میخواست بنداشو گره بزنه دستای دیگه ای رو هنگام گره بستن بند ها حس کرد به عقب که برگشت جیمینو دید که با لبخند داره نگاش میکنه

-ممنون...هیون...گ..مشکلی...پیش...اومده؟

÷نه مگه باید مشکلی پیش بیاد؟

-عام...نمیدونم...ولی..پس..چرا..تو..آشپزخونه...ای؟

÷چون میخواستم ببینمت.

-چرا؟

÷چون باید بیای برام لباس انتخاب کنی .

-چرا؟

÷چقد چرا میگی بچه😐 واسه اینکه اخر هفته مهمونی داریم .

-خب.. من کار دارم ...در ضمن...اونقدراهم..سلیقم ...خوب..نیست.

÷اولا کی گفته سلیقت خوب نیست من که هنوز ندیدم . دوما کمکت میکنم کاراتو تموم کنی.

-هیونگ..تو..برو..من..میام.
جیمین یه پیشبند دیگه برداشت و اونو خودش پوشید دستکشا رو دستش کرد

÷خب یونگی بیا شروع کنیم

-یااااا...هیونگ...تو..نباید..کار...کنی...این...وظیفه...منه...لطفا....برو.

÷گفتم که منم میخوام کمکت کنم.

-باشه...ولی..اگه...کسی..دید...میگم ..تقصیر..خودت..بود.

÷باشه.

هردو شروع به شستن ظرف ها کردند که اون وسطای کار هر دو یا به سر و صورت هم کف میمالیدن یا هم آب میرختند و صدای خنده هاشون کل آشپزخونه رو گرفته بود که صدای سرفه بلندی اونا رو از جا پروند به عقب برگشتند که دیدند تهیونگ با یه نگاه شاکی و جونگ کوک با یه نگاه خندون دارن بهشون نگاه میکنند . یونگی خیلی سریع تعظیمی کرد : سلام ارباب جوان خوش اومدید.

÷سلام بر ارباب جوان اخمالوی ما بزرگ بزرگان جذاب جذابان جناب کیم تهیونگ چه عجب قدم رنجه فرمودید به ما افتخار دیدار دادید قربان.

+مسخره بازی رو تموم کن جیمین تو چرا دستکش دستته؟

÷اوم نمیدونم جونگ کوک به نظرت چرا دستکش دستمه؟

my heroWhere stories live. Discover now