𝗣𝗮𝗿𝘁 7♡︎

547 145 41
                                    

نفهمید کی و چطور به خونه رسید فقط وقتی به خودش اومد که مادرش با عصبانیت در حال تکون دادنش و زدن حرفایه نامفهومی بود.

بی توجه به نگرانی مادرش با گفتن "میرم بخوابم خسته ام" خودش رو توی اتاقش انداخت و در رو بست.

مدام حرفایی که چندساعت پیش مینهو زده بود توی سرش تکرار میشد و توانایی تصمیم گرفتن رو ازش گرفته بود.

*فلش بک ۷ ساعت قبل*:

+"منظورتو متوجه نمیشم."

مینهو همون طور که نوشیدنی بدون الکلی روی پیشخوان برای پسر کوچکتر میذاشت توضیح داد:"من اهل قرار گذاشتن و این چرت و پرتا نیستم سونگ.قرار گذاشتن فقط وقت تلف کردنه و به درد کسایی میخوره که میخوان با هم ازدواج کنن یا تا آخر عمرشون با هم بمونن.از اونجایی که ما هیچ کدوم از این دوتا شرایطو نداریم نیازی نمیبینم بخوایم قرار بذاریم‌."

جیسونگ که احساس می کرد همه ی رویاها و آرزوهایی که با مینهو توی ذهنش ساخته بود در حال تخریب شدنه مظلوم پرسید:"ولی این کاریه که همه ی کسایی که باهمن انجامش میدن.پس...پس تو دوست داری چیکار کنیم هیونگ؟"

-"تا به حال سکس کردی سونگی؟"

جیسونگ نوشیدنی ای که در حال نوشیدنش بود با سوال مینهو تو حلقش پرید و باعث سرفه های پشت سر هم پسر شد:"چ-چی؟!این دیگه چه کوفتیه هیونگ.معلومه که نه من فقط هفده سالمه!"

مینهو پوکر لیوانایه تو دستش رو خشک کرد:"مگه هفده ساله ها نمیتونن سکس داشته باشن؟"

جیسونگ که شوکه شده بود با من و من جواب داد:"طبیعتا نه...ولی این غیرقانونیه برای کسایی که زیر هجده سالن."

-"به نظرت من شبیه کساییم که به قانون اهمیت میدن؟"

نگاه دوباره ای به مینهو کرد و پوفی کشید:"ازم میخوای چیکار کنم دقیقا؟"

-"سکس پارتنرم باش."

مینهو جوری ریلکس و آروم این جمله رو بیان کرد انگار داره درباره ی آب و هوا حین نوشیدنی خوردن با یه دوست صحبت میکنه.

جیسونگ برای هضم حرف پسر بزرگتر چندبار پلک زد:"با من داری صحبت میکنی الان؟"

-"پس با میز و صندلی پشتتم؟"

+"هیونگ من واضح گفتم هفده سالمه!"

-"منم فکر کنم خیلی واضح منظورمو رسوندم که سنت برام مهم نیست.میخوای با من بخوابی یا نه سونگ؟"

پسر کوچکتر معذب نگاه زیرچشمی ای به بدن روفرم مینهو انداخت.نمیتونست به خودش دروغ بگه...بدن لعنتی ای که مینهو داشت میتونست کسی که برای اولین بار میدیدش هم جذب کنه چه برسه جیسونگی که تو این یه سال نقطه به نقطه ی بدن مینهو رو نگاه میکرد و میپرستید‌.

𝗣𝗹𝗮𝘆 𝗕𝗼𝘆🎭Where stories live. Discover now