𝗣𝗹𝗮𝘆 𝗕𝗼𝘆🎭

𝗣𝗮𝗿𝘁 17♡

مینهو کلافه موهاش رو به هم ریخت:"واقعا میخوای اینجوری باشی سونگ؟"

پسر کوچکتر نگاهی به فلیکس و هیونجین انداخت که ریز ریز به چیزی میخندیدن:"نمیفهمم راجع به چی حرف میزنی."

-"مسخره بازی درنیار خیلیم خوب میدونی چی دارم میگم.مگه ما توافق نکرده بودیم چهاربار در هفته انجامش بدیم؟الان روز سومه هفتست و تو مدام داری پیشنهادامو رد میکنی."

جیسونگ آهی کشید.نمیدونست چطور باید موضوع اون دختر رو پیش بکشه و داشت سعی میکرد طوری که مشخص نباشه کمی از مینهو فاصله بگیره.پسر بزرگتر مدام بهش تکست میداد یا سرکلاس پچ پچ میکرد.چندین بار جیسونگ رو به خونشون دعوت کرده بود ولی پسر کوچکتر به وضوح با آوردن بهونه های مختلف از رفتن امتناع میکرد.خیلی خوب میدونست که رفتن به خونه لی مینهو اون هم تنهایی قراره بعدش چه عواقبی داشته باشه.

قبل از اینکه جیسونگ بخواد حرفی بزنه با صدای زنگ مثل فشنگ از جاش در رفت و مینهوی کلافه رو پشتش جا گذاشت.

سریع پیش فلیکس و هیونجین رفت.دستاش رو دور گردن فلیکس انداخت که با چشم غره ای از جانب هیونجین روبه رو شد:"دستات رو از دوست پسرم بکش هان."

جیسونگ با بیرون آوردن زبونش جواب پسرقدبلند رو داد:"قبل از اینکه دوست پسر تو باشه بِستی منه فکر نکن حالا که یه چندباری باهاش قرار گذاشتی صاحبش شدی.من اراده کنم فلیکس خیلی راحت میذارتت کنار هوانگ‌."

فلیکس خنده ای از دعوای دو پسر کرد.همون طور که به سمت کافه تریا میرفتن دست جیسونگ رو از دور گردنش باز کرد:"اگه به این دعوای مسخرتون ادامه بدین میتونم جفتتون رو بزارم کنار."

جیسونگ و هیونجین به صورت دراماتیکی همزمان جیغ کشیدن:"یعنی میخوای بگی من هیچ ارزشی برات ندارم؟"

به همدیگه خیره شدن و اخمی کردن
-"ادایه منو درنیار هوانگ!"
-"ادایه منو درنیار هان!"

اینبار با تعجب خندیدن و روی میزی که فلیکس نشسته بود سینی هاشون رو گذاشتن.جیسونگ مقابل پسر کک مکی نشست و صدالبته که هیونجین کنار فلیکس.

با گذاشتن سینی دیگه ای روی میز جیسونگ لبخند زد:"واو چقدر زود اومدی جونگ-"

با دیدن شخصی که ابروهاش رو براش بالا انداخته بود لبخندش سریع ماسید:"مینهو هیونگ؟"

فلیکس عصبی نگاهی با هیونجین رد و بدل کرد:"این چرا اینجاست؟تو بهش گفتی بیاد؟"

پسرقدبلند در دفاع از خودش دستاش رو بالا برد:"به خدا اگه بدونم.هیونگ هیچوقت با کسی غذا نمیخوره.معمولا تنهایی رو یه میز میشینه."

مینهو بی توجه چاپستیک پرش رو داخل دهنش گذاشت:"اولا که این اسم داره کک مکی و اسمش مینهوعه.ثانیا خواستم یه بار تنوع بدم.اشکالی داره؟"