🔥دیوید🔥
باورم نمیشد!
یعنی یه آدم چقدر میتونست عوضی و پست باشه؟!
ضربه هایی که با شلاق روی بدنم نشونده بود یعنی کم بود که میخواست روحمم شکنجه کنه؟!وقتی مشت رو توی صورتم کوبید برای لحظه ای چشام سیاهی رفت اما نزاشت درد رو حلاجی کنم و یهو از موهام گرفت و سرم رو عقب کشید و نزدیک صورتم لب زد:
چطوره قبل مردنت یه چیزی رو که تا به حال حسش نکردی رو روت امتحان کنم...هوم؟!با خستگی و نفرت نگاهش کردم که عین دیوونه ها خندید و لب زد:
نظرت چیه؟!نمیخوای قبل جدا شدن روح از بدنت هم پشتت حال کنه و هم به یه آدم لذت بدی؟!چیزی که گفت برام خیلی سنگین نشست.
حتی نفهمیدم کی سرم رو عقب بردم و محکم کوبیدم توی صورتش و با درد روی زمین افتاد.در حالی که خون از بینی اش چکه میکرد بلند شد و خواست مشتی حوالم که که در حالی که جفت پاهام به هم بسته شده بود سریع بالا آوردمش و زدم توی شکمش که قبل افتادنش روی زمین اسلحه اش رو درآورد شلیک کرد!
با درد بدی که توی رون پاهام پیچید چشام رو بستم و منتظر هر چیزی بودم که یهو صدای شلیک بعدی به گوشم رسید!
چشم باز کردم که جک و محافظ هام رو دیدم.
YOU ARE READING
365 days to L❤VE
Romance+365 روز بهت فرصت میدم که عاشقم شی! _دوست دارم!♡ 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 writer: 👑MI$$ @¥£@R💞