پارت شانزده

121 18 34
                                    

هری نمیدانست باید چه کاری انجام دهد

هرماینی دوستی بود که از اولین سال ورودش در هاگوارز همراهش بود و حالا رفتن ناگهانی هرمی غیر قابل باور بود

انها کارهای زیادی باهم انجام داده بودن...بارها به کمک هم از مرگ فرار کرده بودن اما حالا هرماینی بدون توضیح دقیقی او را تنها گذاشت!

دلش میخواست جلو برود و از هرماینی بخواهد همین جا بماند...میخواست به او بگویید که او همیشه کنارش هست و لازم نیست برای بهتر شدن حالش از اینجا برود...مگه هری و رون برای خوب کردن حال هرماینی کافی نبودن؟!

اما هری هیچ کدام از اینها را نگفت.....

تنها در سکوت به بدرقه هرماینی رفت

بیشتر بچه های گریفیندور امده بودن...حتی رون و لاوندر!

هرماینی هنوز رنگ پریده بود و نمیتونست بدون کمک مادرش راه برود!

جینی جلو رفت و هرماینی را در اغوش گرفت:امیدوارم حالت خوب شه...نامه یادت نره

هرماینی به نرمی جینی را در اغوشش فشرد و بعد ارام ازش جدا شد:اوهوم..مرسی برای همه چی!

جینی کنار رفت و هرماینی به طرف هری رفت
با دیدن هری بغض کرد اما جلوی اشکش را گرفت و خودش را درون اغوش هری انداخت:ازم ناراحت نباش....مجبورم برم

هری هرماینی را فشرد:میدونم...مراقب خودت باش

هرماینی لبخند زد:متاسفم..نمیخواستم رفیق نیمه راه باشم

هری حرفی نزد...اگر یک کلمه ی دیگر میگفت حتما از هرماینی میخواست که در هاگوارز بماند

هرماینی ارام تر ادامه داد:مراقب خودت باش..لطفااا بیشتر به کتابخونه برو ..تو اتاقم چند تا کتاب از جاودان سازها گذاشتم حتما بخونتشون

هری لبخند زد:باشه خیالت جمع

هرماینی از اغوش هری بیرون امد و با بقیه دوستاش خداحافظی کرد..وقتی به رون و لاوندر رسید تنها به انها دست داد و رو به رون گفت:حواست به درس ها باشه...کتابای هاگوارزمو بردار توش به اندازه ی کافی نکته نوشتم

رون لبخند زد:باشه کرم کتاب قول میدم همه ی درسارو قبول شم

لاوندر دستانش را دور بازوی رون حلقه کرد و خودش را بالا کشید و با عشوه ی همیشگیش گفت:امیدوارم ما دلیل رفتنت نباشیم...زود خوب شو

هرماینی تنها لبخندی سرد زد...انقدر حالش بد بود که این حرف های لاوندر مثل ریختن لیوانی اب درون دریا بود!

بلخره با همه خداحافظی کرد...

مادرش دستش را گرفت تا کمکش کند که سوار کالسکه شوند...هرماینی چند قدم با مادرش رفت اما ناگهان ایستاد و برای آخرین بار قلعه را دید...یعنی دوباره میتونست برگردد؟!

The monster inside+18Where stories live. Discover now