یونیفورم مدرسشو پوشید و به سمت خروجی رفت.
تهیونگ بهش گفته بود که اون میره فرودگاه تا نامجون رو بیاره.
اون نمیدونه رابطه ی تهیونگ و نامجون چیه.اخه چرا باید حضور نامجون باعث بشه تهیونگ باهاش سرد رفتار کنه؟
توی این سه هفته ی زندگی مشترکشون باهم؛اون یک حس هایی به تهیونگ پیدا کرده بود ولی مطعن نبود،اون از حس هاش به تهیونگ مطمعن نبود؛آخه کی توی سه هفته عاشقه سکس پارتنرش میشه؟ اون کامل به مرد اعتماد نکرده!
یک بار بهش میگه اینکار به نفع هردومونه،یک بار بهش میگه اذیتت نمیکنم بعد،بعدِ سکس باهاش بدرفتاری میکنه،یک بار دیونه بازی در میاره یک بار ازش معذرت خواهی میکنه!
گیج شده،جونگکوک رسمن با این رفتار های دوقطبانه ی تهیونگ گیج شده بود.------
ماشین رو توی پارکینگ فرودگاه پارک کرد و از ماشین پیاده شد بعد قفل کردن ماشین به سمت در ورود فرودگاه حرکت کرد.بعد از نگاه کردن به دور تا دور فرودگاه رفت سمت بخش اطلاعیه و به زنی که اونجا بود گفت:
-ببخشید پرواز آمریکا به کره نشست؟
زن بعد لبخند کوچیک جواب داد:
-خیر،تا پنج دقیقه دیگه پرواز میشینه لطفا در بخش انتظار منتظر بمونید.
و بعد زنه به بخش انتظار اشاره کرد بعد از گفتن ممنونی رفت سمت بخش انتظار و روی یکی از صندلی های بخش نشست.
گوشیشو در آورد و به کوک پیام داد:
ESTÁS LEYENDO
Mr kim/vkook
Ciencia Ficción+قشنگه؟ * فرستادن عکس* seen +میخوام با اون دهنه لعنتیت باسنه قشنگ و سفیدمو بنفش کنی Typing... _فردا با خانواده تشریف بیار مدرسه! taehyung 🔝 ژانر:کمدی،طنز،،توییتر،مدرسه،چت،اسمات کاپل:ویکوک 🚫من نیاز به نقد های بی رحمانه ی شما ندارم خوشتون نیومد فقط...