|𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟮𝟬|

247 21 10
                                    

 

Part:20
“Gun Game”
"تفنگ بازی"

 

Daylight(David Kushner)  موزیک پیشنهادی.

انگار یک نفر سیم لُخت برق دورشون بسته بود؛ همه با پلک‌های گشاد و خشک شده به‌ شونه‌ی جونگ‌سوک نگاه می‌کردند. خونریزیِ شونه‌ی مرد شدید بود، قطره‌قطره، پرفشار، با صدا و گرم روی زمین می‌چکید. برخی با حالتی خشک زده به خونریزی جونگ‌سوک نگاه می‌کردند و برخی به سرعت از گوشه و کنار رد می‌شدند.

جونگکوک درد ران پاش رو از یاد برده بود، جونگ‌سوک با نگاهی متعجب به مرد پشت سر تهیونگ نگاه می‌کرد، تهیونگ همچنان جونگ‌سوک رو هدف شلیک قرار داده بود و جمعیتِ کنجکاو به مرور بیشتر می‌شد. درواقع ترس مردم از صدای تیر به‌قدری زیاد بود که همون چند نفر حاضر توی اون مکان هم علاوه‌بر پای خودشون دو پای دیگه قرض گرفتند و برای محافظت از جونشون فرار کردند. در همین حال، مردی که کلتی از خشاب پُر توی دست چپ داشت و جونگ‌سوک رو هدف شلیک قرار داده بود، با پلیس تماس گرفت و موبایلش رو روی حالت بلندگو گذاشت.

"افسر لی‌سوهو از ایستگاه سئول."

جونگکوک نگاه متعجبش رو سمت مردی که پشت سر تهیونگ ایستاده بود کشید و تهیونگ، بدون هیچ حرکتی و با حواس جمع منتظر شنیدن صدای مردی که ترتیب این تیراندازی بی‌نقص رو داده بود موند.

"کمکی نیاز دارید؟"

"گزارش می‌دم که یک فراری از زندان توی این مکان قصد آسیب رسونده به جئون جونگکوک رو داشته. لطفا بخش اهدای خون رو خبر کنید و مأمورهاتون رو بفرستید خیابون میانگ‌دونگ."

سکوتی کرد و با صدای آروم‌تری زمزمه کرد:

"دو نفر مصدوم داشتیم، هردو در اثر تیراندازی خونریزی دارن. سریع‌تر خودتون رو برسونید."

"یونگی."

 

جونگکوک اسم اون مرد رو به زبان آورد و یک‌دفعه به‌خاطر دردی که بهش یادآوری شد، اخم‌هاش رو توی هم پیچید و نفسش رو داخل سینه برد. تهیونگ با شنیدن ناله‌ی پسر به خودش اومد و بی‌توجه به اتفاقاتی که افتاده بود خودش رو به پسر رسوند و کتی که به تن داشت رو درآورد.

"هِی نه یه لحظه صبر کن اون زخمو فشار ند-"

قبل از اینکه بخواد حرفی بزنه کت جمع شده‌ی تهیونگ توی ران پاش فرو رفت و در عرض چندثانیه، به وضوح ضعف شدیدی که توی بدنش پدیدار شد رو حس کرد.

"ت- تهیون-"

نتونست حرفش رو کامل کنه و با بیشتر شدن فشار دست تهیونگ روی ران پاش، پاشنه‌ی پای مخالفش رو روی زمین به حرکت درآورد و با صدایی خفه شده و سری پایین، بازوی تهیونگ رو توی دست فشرد.

•|𝗖𝗛𝗘𝗖𝗞 𝗠𝗔𝗧𝗘|•Donde viven las historias. Descúbrelo ahora