"Part:29"
"confusion"
"سردرگمی""مسکو - 26 دسامبر - 5:30 عصر."
"جیمین."
این چندمین باری بود که صدای هوسوک توی گوشهاش میپیچید. پلکهای بستهاش رو از هم با کرد و اخمتوی هم رفته، به مردی که بالای سرش ایستاده بود نگاه کرد.
"بلند شو یه چیزی بخور، من باید برم بیرون ممکنه تا شب برنگردم."
جیمین کامل از روی کاناپه بلند شد و در یک لحظه متوجهی پتویی روی خودش شد. دیشب تا صبح توی ادارهی پلیس درگیر بودند. تمام افرادی که دیشب توی خونهی هوسوک بودند تا همین چند ساعت پیش تحت بازجویی بودند و وقتی به خونه رسیدند هرکدوم یک گوشه خوابیدند.
جیمین هم روی کاناپه خوابیده بود، اما مطمئن بود هیچ پتویی روش قرار نداشت و این کار هوسوک بوده.
"ساعت چنده؟"
"پنج و نیم."
پوفی کشید و درحالیکه دو طرف کاناپه رو میگرفت سرش رو پایین انداخت. موهای لختش جلوی چشم و ابروهاش نشستند و تمام نقاط صورتش رو پنهان کردند. مهرههای پشت گردنش رو مالش داد و با صدایی خشدار پرسید:
"کجا میخوای بری؟"
جیمین از اینکه جوابی نگرفت، صورتی در هم پیچید، سری بالا گرفت و به هوسوک نگاه کرد که کاریبهکارش نداشت.
"نشنیدی چی گفتم؟"
هوسوک ماگ قهوه رو از زیر دستگاه قهوهساز کنار کشید، از پشت کانتر کنار رفت و سمت طبقهی بالا حرکت کرد.
"باید برم ادارهی پلیس، نیازه چندتا از مدارک و عکس و فیلمایی که از دیشب داشتیمو بهشون نشون بدم تا بیگناهی ما ثابت بشه."
"مگه فقط تو توی این خونه بودی؟"
"افسری که بازجوییم کرد تا الان ده بار باهام تماس گرفته، میخواد با من حرف بزنه."
درحالیکه از پلهها بالا میرفت جواب جیمین رو داد. جوابی که مشتاقانه نبود، بلکه تحت اجبار بود. جیمین از وقتی برگشتند خواب بود، درست مثل اعضای توی خونه. هنوز نمیفهمید رفتار سرد هوسوک چه دلیلی داره تا اینکه چند شب پیش رو به یاد آورد. شبی که هوسوک همراه تهیونگ و یونگی رفت بار و بعد، اون رو مست از توی بار آورد خونه، باهم بحث سنگینی داشتند. کسی متوجه نمیشد مشکلی بین اونها وجود داشته باشه اما خودشون نمیخواستند کسی متوجه بشه و تظاهر میکردند. اون دو نفر تصمیم داشتند کاریبهکار هم نداشته باشند تا همهچیز طبق روال قبل برگرده. البته، شب کریسمس این قضیه رو فراموش کرده بودند.

ESTÁS LEYENDO
•|𝗖𝗛𝗘𝗖𝗞 𝗠𝗔𝗧𝗘|•
Misterio / Suspenso- از چی اینقدر میترسی، کبوتر بیپروای من؟ - بودنت منو بیپروا میکنه، نبودنت منو میترسونه. بیپروام تا زمانی که تو کنارم باشی، وقتی نیستی از همهچیز میترسم. ⇠❝ نام فیکشن: Check Mate ⛓ ⇠❝ ژانر ⇠ مافیایی، رمنس ، اسمات🔞، جنایی، انگست، مهیج ⇠❝ ک...