♡ ﷽ ♡
.
.
ناهار خوشمزهای که سوکجین درست کرده بود؛ اعضا رو دور هم گرد آورد و اتفاقات ساعتی پیش رو از یادشون برد..
جین و نامجون درمورد مسائل کاری صحبت میکردن..هوسوک هیجان زده با جیمین حرف میزد و تهیونگ و یونگی با چشم های ریز شده نگاهشون میکردن! البته نه به دلایل یکسان!
تهیونگ درحال فکر کردن به صدها روش برای "چگونه یک سولمیت خائن را از هم گسسته کنیم؟" فکر میکرد! چون سولمیت عزیزشـ...
سولمیت سابقش درواقع، نیم ساعت تمام بود که با هوسوک فک میزد و یه حالی از تهیونگ نپرسید!و یونگی در فکر اینکه چرا اون لپ های مارشمالویی انقدر موقع خندیدن های جیمین، گاز گرفتنی به نظر میرسن و از همه مهمتر! چرا جیمین انقدر راحت داره اون کیوتی هارو به برادرش نشون میده؟!
پسر مو بلوند وقتی توجهی از کسی ندید؛ آهی کشید و همون لحظه به طور شگفت انگیزی متوجه شد که تمام مدت رو پیش اون مو مشکیِ بی اعصاب نشسته بود! که خب اهمیتی هم نداشت!
اما تهیونگ نمیتونست یه جا ساکت بشینه و حتما باید یه جوری خودش رو سرگرم میکرد..
پس کمی به سمت پسر کج شد و پرسید:_درد داری؟!
جونگکوک متعجب از اینکه مخاطب پسر قرار گرفته؛ با تردید پرسید:
_چی؟
تهیونگ با ابرو به پیشونی پسر اشاره کرد:
_پیشونیت رو میگم..درد میکنه؟
جونگکوک پوزخند عجیبی زد:
_جامون عوض شده؟ فکر کنم من باید از تو سوال میکردم!
پسر کوچکتر با بیخیالی شونهای بالا انداخت:
_حالا که سوال نکردی! پس من پرسیدم..
پسر بزرگتر چشم غرهی نامحسوسی رفت و بی رغبت گفت:
_من ضربه های بدتر از این هم خوردم..
تو نگران بینیِ نازک نارنجی خودت باش!تهیونگ که متوجه بی میلی پسر نسبت به مکالمهشون شده بود؛ چشم هاش رو ریز کرد و پرسید:
_چرا از من خوشت نمیاد؟ مگه چیکارت کردم؟
VOCÊ ESTÁ LENDO
𝙇𝙤𝙨𝙩 𝙄𝙣 𝙏𝙝𝙚 𝙅𝙪𝙣𝙜𝙡𝙚☘︎ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
Fanfic☘️𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑳𝒐𝒔𝒕 𝑰𝒏 𝑻𝒉𝒆 𝑱𝒖𝒏𝒈𝒍𝒆 ☘️𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑻𝒂𝒆𝑲𝒐𝒐𝑲/𝑲𝒐𝒐𝑲𝑻𝒂𝒆 𝒀𝒊𝒁𝒉𝒂𝒏/𝒀𝒐𝒐𝒏𝑴𝒊𝒏 ☘️𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑨𝒅𝒗𝒆𝒏𝒕𝒖𝒓𝒆/𝑪𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚/𝑫𝒂𝒊𝒍𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆 ☘️𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° ☘️ گمشده در جنگل☘️ ☘️خلا...