♡ ﷽ ♡
.
.
جین یه بالش تو بغل هوسوک انداخت و گفت:
_خانواده ها تو یه اتاق میخوابن..من و میا هم تو سالن میخوابیم..دوتا اتاق دیگه میشه واسه شما پسرا..خودتون تقسیم بشید..
هوسوک بالش رو تو بغلش فشرد و گفت:
_خب پس من و جیمین و تهیونگ تو یه اتاق میخوابیم..
و بعد دست مو بلوند رو کشید:
_زودباش تهیونگ! من هنوز میخوام بدونم بعد از آتیش سوزیِ اون خونه چه اتفاقی افتاد..
و بعد به همراه جیمین با هم به اتاق رفتن..مو مشکی آهی کشید که نامجون رو به پسرها گفت:
_بیاید ما هم بریم بخوابیم..جونگکوک حتما خستهاست..
یونگی تایید کرد و با هم به اتاق رفتن..
مو مشکی واقعا خوشحال بود که یونگی و نامجون هر دو آدم های ساکت و بی حاشیهای هستن..چون اگه هوسوک بود مجبورش میکرد اونم داستان جنگل رو براشون تعریف کنه و جونگکوک واقعا حوصله نداشت!اما چند ساعت گذشته بود..اهالی خونه در خواب به سر میبردن و سکوت دلپذیری در نیمه شب به چشم میخورد..ولی خب..در اونجا جئون جونگکوکی وجود داشت که نمی تونست پلک روی هم بذاره..
افکار متفاوتی در ذهنش می چرخید و خواب از سرش می پروند..و از همه مهم تر! اون مو بلوند رو نداشت تا در آغوش بگیره و بخوابه!نفس کلافهای کشید و از جا بلند شد..اینجوری نمی تونست..نیاز به هواخوری داشت..پس آهسته گام برداشت و حواسش بود که پای یونگی رو لگد نکنه..
به طرف اتاق پسرها رفت و با احتیاط در رو باز کرد..در اون تاریکی به دنبال مو بلوند گشت و تونست پسر رو در حالی که جیمین رو در آغوش گرفته و خوابیده؛ پیدا کنه..
دلش نمی خواست پسر رو بدخواب کنه ولی واقعا کلافگی بهش فشار آورده بود..پس با حس عذاب وجدان جلو رفت و شونهی پسر رو لمس کرد:
_تهیونگ؟ ته؟ میشه بیدار شی؟
مو بلوند با گیجی از خواب پرید و به تقلید از صدای پسر، به آرومی لب زد:
ŞİMDİ OKUDUĞUN
𝙇𝙤𝙨𝙩 𝙄𝙣 𝙏𝙝𝙚 𝙅𝙪𝙣𝙜𝙡𝙚☘︎ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
Hayran Kurgu☘️𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑳𝒐𝒔𝒕 𝑰𝒏 𝑻𝒉𝒆 𝑱𝒖𝒏𝒈𝒍𝒆 ☘️𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑻𝒂𝒆𝑲𝒐𝒐𝑲/𝑲𝒐𝒐𝑲𝑻𝒂𝒆 𝒀𝒊𝒁𝒉𝒂𝒏/𝒀𝒐𝒐𝒏𝑴𝒊𝒏 ☘️𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑨𝒅𝒗𝒆𝒏𝒕𝒖𝒓𝒆/𝑪𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚/𝑫𝒂𝒊𝒍𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆 ☘️𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° ☘️ گمشده در جنگل☘️ ☘️خلا...