♡ ﷽ ♡
.
.
_واو باورم نمیشه اینارو خودت می سازی هیونگ! خیلی قشنگن!
وانگ ییبو با پوزخند جذابی ابرو بالا انداخت:
_یعنی به من نمیاد که مهارت داشته باشم؟!
مو بلوند فوری تصحیح کرد:
_نه من منظورم این نبود!
ییبو فقط سری تکون داد و به کارش برگشت:
_شوخی کردم بیخیال!
و به چکش زدن به فلزات و حالت دادنشون پرداخت..تهیونگ به بیرون از کارگاه آهنگری نگاه کرد..جایی که جونگکوک و شیائوجان ایستاده بودن و به طور جدی باهم صحبت میکردن..
ییبو که سکوت پسر کوچکتر رو دید؛ به سمتش برگشت و به بدلیجات های زینتی اشاره کرد:
_یکیش رو بعنوان هدیه بردار!
تهیونگ با دیدن اون وسایل ظریف و زیبا لبخند پررنگی رو لب هاش نشوند:
_هر کدوم که میخوام؟!
وانگ ییبو به ذوق پسر خندید و سری به نشانهی مثبت تکون داد..تهیونگ با دقت به بدلیجات های طلایی و زینت داده شده با سنگ های یاقوتی و خوش رنگ نگاه کرد..
اول یه گوشوارهی بلند و نازک برای خودش برداشت..ولی ذهن بی جنبه و منحرفش پاهای تراشیده و شگفت انگیز جئون جونگکوک رو به یادش آورد!
پس لبخند موذیانهای روی لب هاش نشست و یه رونبند ظریف با سنگ های یشمی رنگ برداشت..بعدا که به شهرشون برگشتن باید یه چرمش رو برای پسر می خرید!
_من اینو میگیرم هیونگ!
ییبو به انتخاب پسر نگاه کوتاهی انداخت و نیشخند عجیبی روی لب هاش شکل گرفت:
_از دست شما دوتا!
و دوباره به حالت دادن فلزات زینتی مشغول شد..همون لحظه شیائوجان و جونگکوک هم به داخل کارگاه برگشتن..جان با مهربونی رو به تهیونگ گفت:
_با اینکه دلم نمیخواد از اینجا برید ولی کمکتون میکنم..یه قایقران هست..که ماهی یکبار برای خرید و تجارت به شهر میره..
این ماه رفته و دوباره نمیره..اما اون دوست ییبوئه پس ییبو میتونه راضیش کنه تا شما رو به شهر برسونه و برگرده..
VOUS LISEZ
𝙇𝙤𝙨𝙩 𝙄𝙣 𝙏𝙝𝙚 𝙅𝙪𝙣𝙜𝙡𝙚☘︎ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
Fanfiction☘️𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑳𝒐𝒔𝒕 𝑰𝒏 𝑻𝒉𝒆 𝑱𝒖𝒏𝒈𝒍𝒆 ☘️𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑻𝒂𝒆𝑲𝒐𝒐𝑲/𝑲𝒐𝒐𝑲𝑻𝒂𝒆 𝒀𝒊𝒁𝒉𝒂𝒏/𝒀𝒐𝒐𝒏𝑴𝒊𝒏 ☘️𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑨𝒅𝒗𝒆𝒏𝒕𝒖𝒓𝒆/𝑪𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚/𝑫𝒂𝒊𝒍𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆 ☘️𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° ☘️ گمشده در جنگل☘️ ☘️خلا...