★ Part 13.

3.4K 344 97
                                    

سلام بیبی گیلاسای من 😂💋🍒
خوابین یا بیدار؟؟؟ 🤧
اینم پارت جدیدی خدمت شما 😘
ووت رو بزن به منم انرژی بده خوشگلم ⭐
فالو یادت نره ಥ‿ಥ
عو راستی این پارت دارای صحنه ها 🔞 میباشد کسی خوشش نمیاد نخونهههه 🤧👈👉
♛┈⛧┈┈•༶♛┈⛧┈┈•༶♛┈⛧┈┈•༶♛┈⛧┈┈•༶

سلام بیبی گیلاسای من 😂💋🍒خوابین یا بیدار؟؟؟ 🤧اینم پارت جدیدی خدمت شما 😘ووت رو بزن به منم انرژی بده خوشگلم ⭐ فالو یادت نره ಥ‿ಥعو راستی این پارت دارای صحنه ها 🔞 میباشد کسی خوشش نمیاد نخونهههه 🤧👈👉♛┈⛧┈┈•༶♛┈⛧┈┈•༶♛┈⛧┈┈•༶♛┈⛧┈┈•༶

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

༶•┈┈⛧┈♛༶•┈┈⛧┈♛༶•┈┈⛧┈♛༶•┈┈⛧┈♛

پسر چشم های عصبی داشت اما با پوزخندی دست هاشو توی جیب شلوارش برد و کمی به پسر ترسیده نزدیک تر شد!!

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

پسر چشم های عصبی داشت اما با پوزخندی دست هاشو توی جیب شلوارش برد و کمی به پسر ترسیده نزدیک تر شد!!

کریس : چطور جرات میکنی سد راه من بشی بیبی بوی؟؟!! هوم؟؟!!

و صورتشو ناگهانی به پسر نزدیک کرد و تهیونگ با شوک سرشو عقب کشید!!

تهیونگ : مـ... من... متاسفم بابت لباستون!!

پسر پوزخند تمسخر آمیزی به تهیونگ زد...

کریس با پوزخند : متاسفانه من از اینجور آدمایی نیستم که با یه متاسفم و ببخشید خشک و خالی چیزی رو ببخشم!! من جور دیگه ای حلش میکنم!!!

تهیونگ : چـ... چی؟!!

تهیونگ که از نیشخند پسر ترسیده بود... خواست عقب‌نشینی کنه که پسر بلافاصله متوجه شد و با لبخند شیطانی جلو اومد و کمر پسرو چسبید و به خودش نزدیک کرد!!

تهیونگ با ترس : چـ... چیکار میکنی!!! و... ولم کن!!!

کریس : چطوره جور دیگه ای برام جبرانش کنی؟؟!! هوم بیبی؟؟!!!

بلافاصله سرشو توی گردن پسر برد و زبونشو روی گردن پسر رقصوند!!! درحالی که دستش از کمر پسر کم کم پایین تر میرفت و باسنشو لمس میکرد!!!

★JEON MAFIAˢᵗʸˡᵉ ᴸᵒᵛᵉ 🕶[ Kookv] | CompletedWhere stories live. Discover now