دیدگاه کوک
بعد از تموم شدن کلاسش بهونه دستشویی سمت دستشویی ها رفت ... قبل از اینکه وارد دستشویی بشه .. ضربه ارومی به پیشونیش زد .. سمت نامجون برگشت ...
کوک: اه هیونگ من دفترم تو کلاس جا گذاشتم میشه بری برام بیاریش
نامجون: خیلی خب
نامجون شما کلاس قبلی کوک رفت....
با دیدن رفتن نامجون پوزخندی زد ....
وقتی مطمئن شد که رفته .... شروع به دویدن به سمت محوطه کرد...
دیدگاه ته
داشت توی راهرو قدم میزد که با دیدن کوک که سریع از کنارش رد شد...متعجب سر جاش وایستاد با نگاهش بهش خیره بود .... هیچ ایده ای نداشت کوک با این عجله کجا میره ... ولی اون تنها بود ... بدون هیچ محافظی پس این یعنی ... یه مشکل ....دیدگاه ته
شونه ای بالا انداخت میخواست بی اهمیت رد بشه ولی نشد ....
ته : لعنت بهش
دنبال کوک رفت ...
YOU ARE READING
آکادمی
Fanfictionکیم تهیونگ دانشجو ممتاز اکادمی سلطنتی که مسئول تور اکادمی جئون جونگ کوک شاهزاده جوان و دردسرساز شده ،چی میشه اگه تهیونگی که از دست کوک آسی شده بخواد جور دیگه ای ارومش کنه و کوک هم بدش نیاد بیشتر شلوغ کنه .... ژانر : رمنس, عاشقانه ، مدرسه ای ،اسمات...